ریون و پینکی، دو دوست صمیمی، تحت فرماندهی ناخدا سابرتوث، دزد دریایی قدرتمند، مشغول کارند. اما کنتس سیبیلا با حمله به کشتی آنها، سرکشتی باارزشی را میدزدد و پینکی را میرباید. این اقدام، بخشی از نقشه او برای به دام انداختن ناخدا سابرتوث و تصرف سرزمین دزدان دریایی است. حال ریون و ناخدا سابرتوث...
کنوتسن و لودویگسن در حال گذراندن زندگی معمول خود هستند که یک روز رهبر ارکستر سخت تلاش می کند آنها را بیرون بیاندازد. این دو دوست برای یافتن کاپیتان کناتسن، که مطمئن هستند می تواند به آنها کمک کند تا از مخمصه خود خلاص شوند، سفری باورنکردنی را آغاز می کنند...
پروفسور بدجنسی ، پدر آماندا را که دستگاه عظیمی را طراحی کرده است می دزدد تا به وسیله آن دستگاه بر جهان حکومت کند.توسان ، لودویدود ، راسپوتین تلاش می کنند تا پدر آماندا رانجات دهند.