داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام "هیو گلس" (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در میبرد و 350 مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد...
در طی ماموریت سفر به مریخ . فضانورد مارک واتنی به طوفان شدیدی بر میخورد که با خوش شانسی میتواند جان سالم بدر ببرد اما حالا با اندکی وسایل برای زنده ماندن او تنها داخل سرزمین مریخ است و باید راهی برای مخابره با زمین پیدا کند تا زنده بماند...
در سال ۲۰۲۷ نسل بشر عقیم شده و مدت هجده سال است که هیچ کودکی بدنیا نیامده است. در این زمان در کشور انگلستان یک حکومت فاشیستی برقرار است که با مخالفین و شورشیان بشدت برخورد می کند. در چنین اوضاعی مردی شکست خورده به اسم تئو فارون که تنها دوستش پیرمردی به اسم جاسپر است، با جولین که در گذشته با او رابطه داشته برخورد می کند. جولین رهبر یکی از گروه های ضد حکومتی است که بیست سال پیش از تئو باردار شده و نوزادی بدنیا آورده اما تئو ناخواسته باعث مرگ این کودک شده است. اکنون جولین از تئو می خواهد که به او کمک کند…
چاک نولند یکی از کارمندان شرکت پستی فدکس است که در حین یک پرواز چارتر ، هواپیمایش در جنوب اقیانوس آرام سقوط می کند . چاک خودش را به یک جزیره دور افتاده می رساند . نامزد و همکاران چاک پس از مدتی جستجو فکر می کنند چاک مرده و بنابر از جستجو دست می کشند اما …
کوه نوردی که در حالی در زیر تخه سنگ های بزرگ درگیر کارهای هیجانی خودش است و در ان قسمت گیر افتاده است در پی زنده ماندن خود در انجا همه کاری می کند او نه غذای دارد نه چیزی و باید تمام وسایل و ابزار مورد نیازش رو خودش تامین کند تا ...
پس از شکست ماموریت «Operation Red Wings» در سال 2005 ، چهار عضو نیروهای ویژه وظیفه پیدا می کنند تا در یک ماموریت خطرناک و حساس ، تروریست معروف طالبان به نام احمد شاهد را پیدا کرده و از بین ببرند…
سالها پس از اینکه یک بیماری بیشتر انسانها را از بین برده و تعدادی از آنها را تبدیل به هیولا کرده،تنها بازمانده نیویورک تلاش می کند برای این بیماری یک درمان بدست بیاورد...
دنیا به به اخر زمان خود رسیده است و یک پدر و پسرش تک و تنها به مسیری رو به دریا حرکت می کنند و با انسان هایی که از گرسنگی همدیگر را می خورند بر می خورند.دیگر این پدر و پسر از شدت گرسنگی از حال می رفتند که ناگهان به انباری پر از غذا بر می خورند تا اینکه …
داستان این فیلم درباره ی مهندسانی است که به خاطر آسیب دیدن یک دکل نفتی در آلاسکا با هواپیما عازم آلاسکا می شوند ولی به دلایل نامعلوم هواپیما سقوط می کند و عده ای از آنان از این سانحه جان سالم بدر می برند اما به دلیل اینکه تجهیزات رادیویی از بین رفته آنها نمیتوانند درخواست کمک کنند پس برای زنده ماندن دست به هرکاری می زنند و…