Ghost in the Shell
6.3 (میانگین رآی 207,000 نفر)
52 نمره منتقدین
7.9 امتیاز کاربران ( 29 رای)

Ghost in the Shell ( 2017 )

تاریخ انتشار : 2017/03/30
در آینده‌ی نزدیک یک مامور سایبورگ (اسکارلت جوهانسون) به دنبال ردیابی و دستگیری تعدادی از خطرناک ترین مجرمان جهان است. اما زمانی که تروریسم پیشرفته تر می شود و هکرها این قابلیت را پیدا می کنند که به مغز افراد نفوذ کنند، کار برای او پیچیده تر می شود...
Ghost in the Shell
  • توضیحات :

    فيلم دوبله فارسي «شبح درون پوسته »
    دوبله شده توسط موسسه معتبر غير داخلی


    نسخه هایی که با این نماد CC نشان داده شده‌اند شامل زیرنویس چسبیده فارسی هستند که در زمان پخش قابل فعال سازی هستند.

    کیفیت: BluRay 2160p 4K حجم : 5.24 گیگابایت انکودر: YIFY
    کیفیت: BluRay 1080p mHD حجم : 5.7 گیگابایت انکودر: NightMovie
    کیفیت: BluRay 720p mHD حجم : 3.2 گیگابایت انکودر: NightMovie
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.56 گیگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 2 گیگابایت انکودر: MkvCage
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.63 گیگابایت انکودر: YIFY
    کیفیت: BluRay 1080p x265 حجم : 800.98 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 1080p 3D حجم : 2.8 گیگابایت انکودر: NightMovie
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 1 گیگابایت انکودر: MkvCage
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 751.15 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 791.73 مگابایت انکودر: YIFY
    کیفیت: BluRay 720p x265 حجم : 406.06 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    • DarkPassenger
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      DarkPassenger
      پنجشنبه, ۰۴ خر ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۴۰
      • نقش آفرینی بازیگران :
      • موسیقی متن :
      • جلوه های ویژه :
      • تأثیرگذاری :
      • داستان کلی :
      نقاط قوت
      نقاط ضعف
      باید بگویم این محصول پر سر و صدا با صرف نظر از 105 دقیقه لذت بصری، ارزش چندانی ندارد. «شبح درون پوسته» از لحاظ بصری متقاعدکننده ولی از لحاظ لحنی خنثی است.

      «شبح درون پوسته» به عنوان یک فیلم پر سر و صدای مملو از جلوه‌های ویژه، وظیفه‌ی خود را به خوبی به سرانجام رسانده. اثری پرهزینه که سعی کرده از تمام پتانسیل موجود استفاده کند که البته بازیگران بیشتر بازی خود را در مقابل پرده‌ی سبز ایفا کرده‌اند. ظاهرا در تمام فیلم نمی‌توان تنها یک صحنه یافت که دستکاری کامپیوتری نشده باشد! البته باید بگویم این محصول پر سر و صدا با صرف نظر از 105 دقیقه لذت بصری، ارزش چندانی ندارد. به دلیل فروش بیشتر، سازندگان تصمیم گرفتند جنبه‌های احساسی و تفکری داستان را کم‌رنگ جلوه دهند که شاید همین نکته باعث نارضایتی تماشاگران شود (خصوصا آن‌هایی که با منبع اقتباس آشنایی دارند). «شبح درون پوسته» از لحاظ بصری متقاعدکننده ولی از لحاظ لحنی خنثی است.

      معمولا نتیجه‌ی پروژه‌هایی که زمان زیادی صرف ساختشان می‌شود، شگفت‌انگیز خواهد بود. اما «شبح درون پوسته» این‌گونه نیست و بیشتر از همه طرفداران پر و پاقرص این اثر از تماشای آن سرخورده می‌شوند... داستان در این فیلم همانند طنابی‌ست که لحظات اکشن از آن آویزان شده باشند!

      طرفداران این ژانر مطمئنا در جریان هستند که این فیلم بر اساس مانگا[1]ی کلاسیک ژاپنی به همین نام و انیمه‌ی محصول 1995 است. بحث ساخت اقتباس سینمایی این مانگا از حول و حوش سال 1999 مطرح شد که حدود 20 سال تا به واقعیت تبدیل شدن این رویا طول کشید. معمولا نتیجه‌ی پروژه‌هایی که زمان زیادی صرف ساختشان می‌شود، شگفت‌انگیز خواهد بود. اما «شبح درون پوسته» این‌گونه نیست و بیشتر از همه طرفداران پر و پاقرص این اثر از تماشای آن سرخورده می‌شوند. مانند دیو و دلبر، ساخت این فیلم بیشتر به یک کنجکاوی می‌ماند تا نیاز، و اثری‌ست متوسط از چیزی که لزومی به بازگشت دوباره نداشت.




      ظاهرا تصمیمات اتخاذشده برای تبدیل «شبح درون پوسته» به فیلمی پرمخاطب که در اکران جهانی بدرخشد، چندان مثمر ثمر نبوده. اگرچه گنجاندن صحنه‌های اکشن شش دانگ در یک فیلمی با ضریب هوشی بالا ممکن است (می‌توانم از میان آثار اخیر لوگان را نام ببرم)، ولی کارگردان این فیلم، «روپرت سندرز» (سازنده‌ی سفیدبرفی و شکارچی) مبارزه‌ و تعقیب و گریزهای موجود را به عنوان هدف خود قرار داده. سندرز از این بستر برای خلق صحنه‌های اکشن استفاده کرده؛ آن هم در داستانی که پیچیدگی و غنای روایت جزو شاخصه‌های بارز آن است. در واقع داستان در این فیلم همانند طنابی‌ست که لحظات اکشن از آن آویزان شده باشند! شلوغ‌کاری فیلم در نمایش تصاویر، از عمق موضوعی و احساسی اثر کاسته. در نتیجه، «شبح درون پوسته» توانایی آن را ندارد که بر روح و جان مخاطب تاثیر بگذارد.

      در مقدمه‌ای کوتاه، فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه «مَجور (اسکارلت جوهانسون یا یوهانسون)» تبدیل به اولین مخلوق تکنولوژیکی در گونه‌ی خود می‌شود؛ مغز انسان درون بدن یک ربات پیشرفته جاسازی شده. «دکتر اولِت (ژولیت بینوش)» دکتر و سازنده‌ی اصلی او، مجور را یک معجزه می‌خواند. «کاتر (پیتر فردیناندو)» سرمایه‌گذار پروژه، به او لقب جنگ‌افزار داده. یک سال بعد، مجور به حالتی پایدار رسیده (اگرچه گاها خاطرات قبل از پیوند آزارش می‌دهد) و در تیمی ضد تروریستی متعلق به حکومت و به رهبری «آماراکی» ژاپنی (تاکشی کیتانو) مشغول به کار است. هنگامی که اطلاعات حساسی در معرض خطر قرار می‌گیرد، مجور و همراهش، «باتو (پیلو اسبک)» برای اقدام فراخوانده می‌شوند و در ادامه مجور به ذات سازنده‌ی خود «هیدئو کوزه (مایکل کارمن پیت)» پی می‌برد و درباره‌ی گذشته‌ی خود و اقداماتی که سازندگانش برای آینده‌ی او در نظر گرفته‌اند، مطلع می‌شود.

      هنگام تماشای «شبح درون پوسته»، لحن و مفهوم آن مرا یاد فیلم اکس‌ماکینا انداخت که آن هم با مفاهیم علمی‌تخیلی سایبری سر و کار داشت. اکس‌ماکینا از به چالش‌کشیدن مخاطب با مطرح‌کردن برجسته‌ی مفاهیم اخلاقی ابایی نداشت. در «شبح درون پوسته» این نکات کاملا کنار گذاشته شده، چون سازندگان ترس داشته‌اند که مبادا انبوه تماشاگران گیج شوند و حوصله‌شان سر برود. و البته سازندگان باز هم برای فروش بیشتر، این محصول خود را به زور در رده‌ی سنی بالای 13 سال گنجانده‌اند. باور کنید اگر فیلمی مناسب افراد بالای 17 سال باشد، همین اثر است! «شبح درون پوسته» باید یک فیلم بزرگسالانه می‌شد که با ظرافت طبع بزرگسالانه، مفاهیم مختص به این رده‌ی سنی را بازگو می‌کرد. در عوض تبدیل به محصولی نوجوانانه با اولویت اکشن شده تا بودجه‎ی سنگین خود را به نحوی جبران کند؛ حتی اگر تا حدودی به قیمت تحریف داستان اصلی تمام شود.

      انتخاب اسکارلت در نقش اصلی فیلم واقعا انتخاب بدی‌ست! «شبح درون پوسته» به هدف خود رسیده و ریتم آن همانند صحنه‌های اکشن پرانرژی‌ست. بهتر است این فیلم را به آن‌هایی پیشنهاد کنم که با داستان اصلی آشنا نیستند، چون بهتر می‌توانند فیلم را هضم و تحمل کنند و کم‌تر حرص می‌خورند!

      انتخاب اسکارلت در نقش اصلی فیلم واقعا انتخاب بدی‌ست! صرف نظر از مباحث نژادی، او نمی‌داند کاراکترش را چگونه به تصویر بکشد. شاید تقصیر او نباشد، چون تماما مقابل پرده‌ی سبز ایفای نقش کردن، ممکن است از قدرت هر بازیگری بکاهد. اسکارلت از لحاظ فیزیکی مشکلی ندارد (همان‌گونه که از زنی که نقش بیوه‌ی سیاه را ایفا می‌کند انتظار می‌رود)، بلکه مشکل در لحظات آرام و احساسی‌ست. او به طرزی عجیب و نامناسب، گویی در حال بازیگری در فیلم زیر پوست است. همبازی‌های او پیلو اسپک (که قبلا در بازی تاج و تخت حضور داشته و تجربه همکاری با اسکارلت در فیلم لوسی را هم دارد) و بازیگر-کارگردان مشهور «تاکشی کیتانو» هستند. مایکل پیت و پیتر فردیناندو هم در نقش ضدقهرمانانی نچسب بازی می‌کنند. تنها نکته‌ی مثبت بازیگری فیلم، حضور طولانی‌تر ژولیت بینوش نسبت به فیلم گودزیلا است.

      اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، «شبح درون پوسته» به هدف خود رسیده و به هیچ‌وجه کسل‌کننده یا خواب‌آور نیست. ریتم فیلم همانند صحنه‌های اکشن پرانرژی‌ست و هنوز هم قسمت‌هایی از منجلاب اخلاقی که در ذات داستان شبح درون پوسته وجود دارد، (اگرچه خیلی کم‌رنگ) در فیلم دیده می‌شود. بهتر است این فیلم را به آن‌هایی پیشنهاد کنم که با داستان اصلی آشنا نیستند، چون اگر با پتانسیل بالای داستانِ منبع اقتباس این اثر آشنا نباشید بهتر می‌توانید فیلم را هضم و تحمل کنید و کم‌تر حرص می‌خورید!

      [1] مانگا : به معنای صنعت کمیک استریپ و یا نشریات کارتونیست که در کشور ژاپن رونق فراوانی دارد و از دهه ۱۹۵۰ به بعد شروع به گسترش کرد.

      اختصاصی نقد فارسی
    • spain
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      spain
      پنجشنبه, ۱۴ ار ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۶
      • نقش آفرینی بازیگران :
      • موسیقی متن :
      • جلوه های ویژه :
      • تأثیرگذاری :
      • داستان کلی :
      نقاط قوت
      نقاط ضعف
      «شبح درون پوسته » نام یک مانگای ژاپنی است که نخستین بار در سال 1989 منتشر شد. این عنوان یکی از جذاب ترین و در عین حال پیشرو ترین داستانهای مصور ژاپنی در خلق دنیای آینده محسوب می شود که از محبوبیت ویژه ای نزد ژاپنی ها برخوردار است. « شبح درون پوسته » حالا صاحب نسخه زنده یا همان لایو اکشن شده که در هالیوود ساخته و منتشر شده و البته از نخستین روز اعلام خبر ساخته شدندش، حواشی بسیاری را به خود دیده است.

      بزرگترین حاشیه فیلم « شبح درون پوسته » به انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم یعنی اسکارلت جوهانسون باز می گردد که باعث تعجب و خشم بسیاری از طرفداران این مجموعه داستانها گردید. آنها به این موضوع معترض بودند که یک بازیگر سفیدپوست جایگزین نقش اصلی فیلم شده که هیچ شباهت و نزدیکی به شخصیت اصلی داستان ندارد. این وضعیت زمانی بدتر شد که خبرهایی درباره تغییر ظاهر و حتی پوست اسکارلت جوهانسون شنیده شد تا نزدیکی بیشتری به ژاپنی ها داشته باشد! این سلسله اتفاقات سبب شد تا پس از انتخاب مت دیمون برای بازی در فیلم « دیوار بزرگ » ، بار دیگر بحث " فروش بیشتر به هر قیمت " در رسانه ها مطرح شود و گریبانگیر این فیلم نیز شود. داستان فیلم از این قرار است :

      موتوکو ( اسکارلت جوهانسون ) زن جوانی است که پس از یک تصادف زمانی که بهوش می آید، دکتر اولت ( ژولیت بینوش ) به او توضیح می دهد که بدنش درب و داغان شده بود و به همین جهت بدن و مغز او تبدیل به نمونه منحصر به فردی شده که اولین در نوع خود در تاریخ بشریت می باشد. موتوکو از گذشته خود هیچ اطلاعی ندارد و البته قرار هم نیست مثل دیگر شهروندان بصورت عادی زندگی کند چراکه او حالا عضو نیروهای ویژه ای است که ماموریت های خطرناکی را به انجام می رسانند. اما...


      ساخت یک نسخه هالیوودی از مانگا و انیمه های ژاپنی در گذشته اغلب به نتایج خوشایندی منجر نشده است. در این میان می توان به فیلم « دراگون بال : تکامل » اشاره کرد که یکی از عجیب و غریب ترین فیلمهای تاریخ سینماست و کماکان در اغلب نظرسنجی ها و لیست کارشناسان سینما، به عنوان یکی از بدترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته می شود! شاید بتوان عمده دلیل عدم موفقیت ساخت چنین آثاری را عدم توجه به قصه و پرداخت شخصیت های داستان برشمرد که همواره در مانگاهای ژاپنی نقش برجسته ای دارند.

      در نسخه لایو اکشن « شبح در پوسته » اما وضعیت به بدی فیلم « دراگون بال : تکامل » نیست و با اثری منسجم تر مواجه هستیم که خوشبختانه به دلیل حساسیت طرفدارانش، خیلی سعی کرده به جاده خاکی نزند و انسجام و ماهیت اصلی داستان را حفظ نماید. اولین نکته درباره « شبح در پوسته » فیلمبرداری و جلوه های ویژه چشم نواز فیلم است که بسیار خوش رنگ و لعاب می باشد و از کیفیت ساخت بالایی برخوردار است. خوشبختانه جلوه های ویژه فیلم با صحنه های اکشن فیلم همخوانی دارند و لحظات ارزشمندی در اختیار مخاطبانشان قرار دهند.

      اما مشکل اصلی فیلم از همان نقطه ای لطمه دیده که دیگر لایو اکشن شده های هالیوودی از مانگاهای ژاپنی آسیب دیده اند، یعنی شخصیت پردازی و فیلمنامه که ضعف اصلی فیلم را تشکیل می دهد. در نسخه اصلی این داستان، ارتباط عاطفی میان ربات و انسان و کشف فلسفه زندگی یکدیگر با هوشمندی فراوان و البته با کنایه های فراوان نسبت به چنین وضعیتی در آینده مطرح می شد، اما در نسخه سینمایی ابداً این ظرافت به کار گرفته نشده و داستان بطور کل از دو جهبه « آدم خوب، آدم بد » تشکیل شده که اولی می بایست دومی را ناکام نماید! این موضوع سبب شده تا « شبح درون پوسته » بیشتر شبیه به یک اکشن خوش ساخت باشد تا اثری تفکربرانگیز که در دهه های گذشته طرفداران بسیاری را به سوی خود جلب کرده بود.

      فیلم البته سعی کرده تا جایی که امکان دارد جهان بینی خود را افزایش داده و مفاهیم فلسفی را به محتوای اثر اضافه نماید اما دقایق کمتری از فیلم به این مسائل اختصاص داده می شود و اصولاً موتوکو در نسخه سینمایی گرایش بیشتری به یک ماشین جنگ داشته و بدترین لحظات فیلم هم زمانی است که او در پی یافتن حقیقت وجودی خویش است. تعلیق هایی که در جریان فیلم رخ می دهد به ساده ترین شکل ممکن در داستان گنجانده شده و بطور کل می توان سرانجام آنها را از همان ملاقات دکتر و موتوکو در ابتدای فیلم به راحتی حدس زد!

      اسکارلت جوهانسون در نقش موتوکو پس از انصراف مارگوت رابی، امید اصلی فیلم در فروش بین المللی خواهد بود. جوهانسون اگرچه از لحاظ ظاهر شباهتی به موتوکوی اصلی ندارد و تدابیر طراحان جلوه های ویژه برای آسیایی تر کردن او نیز خیلی موثر واقع نشده، اما در بخش اکشن قابلیت های خود را به نمایش گذاشته و کار خود را انجام داده است. با اینحال شاید بتوان کمتر حضور اسکارلت جوهانسون در نقش میجور را ماندگار توصیف کرد و آن را به خاطر سپرد.

      « شبح در پوسته » اثری سرگرم کننده و خوش رنگ و لعاب است اما نشانی از مغز و مفاهیم انسانی مانگای ژاپنی را ندارد و سمت و سوی آن به اکشنی کشیده شده که اتفاقا در طراحی و اجرای آن موفق بوده است. فیلمبرداری جذاب به همراه جلوه های ویژه چشم نواز، از جمله ویژگی های مثبت « شبح در پوسته » محسوب می شوند اما چنانچه از این فیلم انتظار قصه ای پُر مایه از مانگای جاودانه ژاپنی که الهام بخش بسیاری از داستانهای علمی - تخیلی تاریخ شده اند را دارید، باید گفت که نسخه لایو اکشن « شبح در پوسته » شما را راضی نخواهد کرد!
      منبع:مووی مگ

عناوین مشابه

Ghost In The Shell: The New Movie (2015)
6.7
  در سال 2027 ، یک سال پس از پایان جنگ جهانی چهارم یک بمب هسته ای در شهری پیدا می شود که طبق بررسی ها روابط مرموزی با سازمان امنیتی 501 دارد...