انیمیشن کارتونی My Little Pony Equestria Girls یک انیمیشن موزیکال کمدی است ، که یک عنوان فرعی از انیمیشن سریالی My Little Pony Friendship Is Magic می باشد . داستان انیمیشن کارتونی My Little Pony Equestria در رابطه با پرنس شهر Equestria می باشد که بهمراه دوستان خود راهی سفری برای ملاقات با شاهزاده شهر Crystal Empire می شوند . اما شب هنگام یک تک شاخ برای دزدیدن تاج Twilight وارد قلعه می شود و پس از اینکه تاج را بر می دارد ، بوسیله نگهبانان تحت تعقیب قرار می گیرد ، ولی تک شاخ که به تمامی راه های مخفی قلعه آشنایی داشت ، بوسیله یک آینه جادویی از آنجا فرار کرد . پرنسس به اسب های کوچک خبر می دهد که آینه به دنیای دیگری راه دارد و مامور می شود که با استفاده از اسب های کوچک قبل از اینکه دریچه بسته شود تاج را برگرداند . در ادامه آنها متوجه می شوند که اگر بزودی تاج را برنگردانند ، دریچه بسته خواهد شد و تا 30 ماه دیگر باز نخواهد شد . و شهر Equestria دیگر بوسیله عنصر های جادویی و تاج محافظت نخواهد شد . سرانجام شاهزاده با کمک اژدهای خود وارد آینه می شود تا سرنوشت شهر خود را از نابودی نجات دهد . پس از وارد شدن به دنیای دیگر شاهزاده و اژدها به یک دختر جوان و یک سگ تبدیل می شوند ، پس از اینکه شاهزاده در دنیای جدید موفق به یافتن دوستان خود می شود ، به کمک آنها بدنبال تاج و عناصر می گردد . این فیلم انیمیشن حاوی اهنگ ها و محتوای کاملا جذاب برای کودکان می باشد .
جنگ جهانی دوم. چهار بچه از راه گنجه ای بزرگ به سرزمین نارنیا می روند که زیر سلطه ی ملکه خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشته و مانع ورود کریسمس به آن جا شده است. منجی شیروش بزرگ، «اصلان» نیز برای نجات «نارنیا» و ساکنانش به کمک بچه ها می آید...
آلیس در سرزمین عجایب روایتی داستانی و بسیار دیدنی می باشد. آلیس از زندگی روزمره خود خسته شده و می خواهد شگفتی هایی در زندگی خود به وجود آورد. ناگهان او خرگوشی سفید را می بیند که به سرعت در حال فرار کردن است. آلیس به دنبال او می رود و خرگوش او را به دنیایی عجیب دعوت می کند. ماجراهایی پی در پی از این به بعد برای آلیس رخ می دهد و …
دو بچه به نام های «جودی» (دانست) و «پیتر» (پیرس) بازی سحرآمیزی را در خانه ای متروکه پیدا می کنند و مشغول بازی می شوند. ناگهان «آلن» (ویلیامز)؛ مرد بالغی که وقتی دوازده ساله بوده این بازی را کرده و از آن موقع تا به حال در آن گیر کرده است، از داخل آن بیرون می آید. تنها امید رهایی «آلن» این است که بتواند بازی را تمام کند
بادی (ویل فرل) در پرورشگاهی در نیویورک زندگی می کند. شب کریسمس می پرد در کیسه بابانوئل و او هم از همه جا بی خبر، بادی را با خودش به قطب شمال می برد. در آنجا پری ها تصمیم می گیرند که بادی را بزرگ کنند و به او هم نگویند که در حقیقت انسان است. سال ها بعد وقتی که بادی از این راز باخبر می شود تصمیم می گیرد به نیویورک بازگردد تا پدر واقعی خودش را پیدا کند...
«گرينچ» (جیم کري) سالها پيش در هوويل به دنيا آمده، اما قيافه ترسناک او و همين طور علاقه بي حد و حسابش به «مارتا مي» (بارانسکي) که ذره اي به «گرينچ» علاقه ندارد باعث شده از آن سرزمين رانده شود. از آن زمان تا کنون، «گرينچ» کينه مردم هوويل را به دل داشته و حالا فرصت انتقام فرا رسيده است...
مخترع جوان و با استعداد که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده اما هیچ یک از اختراعاتش بدردبخور نبوده، تا اینکه مردم شهر دچار مشکل می شوند و منبع اصلی درآمد شهر, کارخانه ی کنسروسازی ساردین, تعطیل می شود،این بار دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …
«اسکار دیگز» ( جیمز فرانکو ) که یک شعبده باز سیرک است تصمیم میگیرد به کانزاس سفر کند که در بین راه بالن او دچار حادثه شده و در سرزمینی زیبا و ناشناخته سقوط می کند. او در آنجا با سه جادوگر زن ( میشل ویلیامز، ریچل ویسز، میلا کونیز ) مواجه می شود، و فرصتی می یابد تا خود را به جادوگری بزرگ تبدیل کند...