داستان فیلم دربارهٔ پسری تیز هوش به نام هنری و برادر کوچکترش پیتر است که تنها توسط مادرشان سوزان (نائومی واتس) بزرگ می‌شوند. هنری علاقه‌ای عاشقانه به دختر همسایه کریستینا (دختر رئیس پلیس) دارد. برای محافظت کریستینا از دست آسیب‌های پدرش، هنری برای نجات او نقشه‌ای به سرش می‌رسد که در کتابی می‌نویسد. در این میان مادر هنری این کتاب را پیدا کرده و تصمیم می‌گیرد که همراه با پیتر، نقشهٔ هنری را عملی کنند.
هنری کارپتنر (جیدن لیبرهر) کودکی ۱۱ ساله و بسیار باهوش است، او بر خلاف سن پایین خود می تواند منابع مالی خانواده را مدیریت کند و حتی به ساخت کلبه جنگلی و سرمایه گذاری سود آور بپردازد و با این اوصاف هنری به همراه مادر تنهای خود سوزان (نوامی وآتس) و برادر کوچکترش پیتر (جاکوب ترمبلی) به خوبی از پس زندگی شان بر می آیند. با این حال یک کار هست که به نظر می رسد هنری قادر به انجام آن نباشد و آن هم کمک به دختری هم سن و سال خود به نام کریستینا (مدی زیگلر) است که به همراه پدرخوانده پلیس و بداخلاق خود، گلن سیکلمن (دین نوریس) زندگی می کند.
پس از چندین تلاش ناموفق برای کمک به کریستینا، این بار هنری نقشه جدید خود را در دفترچه اش پیاده می کند، اما باز هم این کار شدنی به نظر نمی رسد چرا که او به تنهایی قادر با اجرای نقشه اش نیست. به این ترتیب سوزان باید طبق مراحلی که هنری در دفترچه اش نوشته است برای کمک به کریستینا دست به کار شود.
فیلم کتاب هنری سومین فیلم سینمایی بلند مدت کالین تِرِوُرو می باشد، تجارب قبلی این فیلمساز به اولین موفقیتش در فیلم Safety Not Guaranteed محصول ۲۰۱۲ و بعد از آن فیلم بزرگ Jurassic World محصول ۲۰۱۵ برمی گردد. به نظر می رسد که ترورو بعد از پذیرفتن انتقاد های ناشی از فیلم پرهزینه دنیای ژوراسیک، آماده بود تا با فیلم کم هزینه کتاب هنری فروش زیادی را به دست آورد و قدم موفقی در راه کارگردانی فیلم بعدی اش یعنی Star Wars: Episode IX بردارد. اما، متاسفانه این اتفاق رخ نداد و باید فیلم کتاب هنری را به جای یک گام موفق در توسعه فیلمسازی، یک اشتباه بلند پروازانه نامید، فیلمی که به سختی با عناصر اصلی خود کنار آمده است و این عامل نیز باعث عدم جذب مخاطب می شود.
فیملنامه کتاب هنری توسط رمان نویس، فیلمنامه نویس و نویسنده کمیک، گِرِگ هورویتز نوشته شده است و در آن مسائل و ژانرهاdی مخلوط شده اند که هیچ ارتباطی به هم ندارند و از این لحاظ یادآور فیلم Passengers (مسافران) می باشد، اگر چه ترورو بعد از دریافت پیش نویس فیلمنامه به اجرای بهتر آن در روی صحنه قول داده بود، اما بعد از ساخت فیلم چنین مسئله ای به هیچ وجه دیده نشد و فیلم کتاب هنری مانند فیلم مسافران همچنان از ترکیب مسائل بی ربط رنج می برد و تلاش قابل تحسین، البته اشتباه کارگردان فیلم مانند ترکیب آشفته ای از سه فیلم است که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
ترورو برای تصویر برداری فیلم کتاب هنری از همکار خود در فیلم دنیای ژوراسیک یعنی جان شوارتزمن استفاده کرده است، این تصویر بردار و ترورو موفق به خلق تصاویر و جلوه های زیبایی از شهر کوچک محل سکونت خانواده کارپتنر شده اند، اما ضعف کوچکی نیز در این تصویر برداری وجود دارد و آن هم نبود موقعیت مکانی و زمانی مشخصی برای محل مورد نظر است. موسیقی متن این فیلم نیز توسط آهنگساز فیلم دنیای ژوراسیک یعنی مایکل جیاچینو ساخته شده است و همکاری او با ترورو تاثیر مثبتی در ایجاد حس و تنش فیلم در مخاطب دارد.
خوشبختانه و بر خلاف تمام ضعف های فیلم کتاب هنری، بازیگران این فیلم عملکرد بسیار خوبی داشته اند و از این لحاظ باید از ترورو بخاطر انتخاب این چهره ها تشکر کرد. بازیگر نوجوان و اصلی فیلم جیدن لیبرهر (Midnight Special) و جاکوب ترمبلی (Room) نمایش خیره کننده و قابل قبولی در نقش دو برادر داشته اند و به گونه ای می توان آن ها را مکمل یکدیگر نامید. این بازیگران در نقش های هنری و پیتر کاملا با احساس و تاثیر گذار ظاهر شده اند، البته این تاثیر گذاری می توانست بیشتر باشد، در صورتی که فیلمنامه کتاب هنری بهتر و کامل تر می بود. به همین ترتیب که برای لیبرهر و ترمبلی گفته شد، نوآمی واتس با تجربه نیز جزو بازیگران تاثیر گذار فیلم است.
از جمله بازیگران مکمل فیلم در ابتدا باید به مدی زیگلر در نقش کریستینا اشاره کرد، او که بیشتر به خاطر حضور در برنامه Dance Moms و همکاری با سیا در موزیک ویدئوهای مختلف این خواننده شناخته می شود، لحظات کوتاهی برای نمایش رنج ها و مشکلات خود داشته است، اما بازهم در حد نقش خود به اندازه کافی خوب ظاهر شده است. دین نوریس نیز که نقش پدرخوانده کریستینا و به اصطلاح نقش منفی فیلم را بازی کرده، فرصت زیادی برای حضور چشمگیر در صحنه نداشته است، سارا سیلورمن نیز مانند سایر بازیگران مکمل، حضور کوتاه و قابل قبولی در نقش دوست سوزان یعنی سیلا، در فیلم داشته است.
در پایان می توان گفت که فیلم کتاب هنری بر خلاف انتظارهایی که قرار بود به عنوان بسیار جذاب و البته پر فروشی تبدیل شود، بخاطر مشکلات فراوان خود و در راس آن ها فیلمنامه ضعیفش به هیچکدام از اهدافش دست نیافته است و فیلمی نیست که بتواند مخاطب زیادی را به خود جلب کند و در اینجا باید امیدوار بود تا در فیلم های بعدی ترورو چنین اتفاقاتی رخ ندهد و شاهد موفقیت این کارگردان و فیلم هایش باشیم.
«گراهام هس» (گیبسن) پس از مرگ همسرش به اتفاق برادرش، «مریل» (فینیکس)، پسرش، «مورگان» (کالکین) و دخترش، «بو» (برسلین)، در مزرعه ای زندگی می کند. وقتی دایره های بزرگی در کشتزارهای «هس» پدیدار می شوند، او ابتدا این قضیه را پای مردم آزارهای محلی می گذارد. اما خیلی زود آشکار می شود که این پدیده مربوط به موجودات فضایی خبیثی است که به کره ی زمین هجوم آورده اند
یک پلیس مخفی در یک گروه زیرزمینی از مسابقه دهندگان خیابانی نفوذ می کند. اما وقتی که دوستان جدیدش در این گروه به مظنونین اصلی پرونده تبدیل می‌شوند، وفاداریاش به پلیس زیر سوال می رود.
«کامرون پو» (کيج)، قهرمان سابق جنگ، پس از تحمل هشت سال زندان به جرم قتل تصادفي يک مرد در دفاع از همسر باردار خود، حالا قرار است که آزاد شود. اما او را سوار هواپيمايي مي کنند که حامل ده تن از خطرناک ترين محکومان سيستم قضايي امريکاست و کمي بعد، هواپيما را مي دزدند...
جان دلینجر (جانی دپ) نماد خلافکاران امریکایی و بزرگ ترین سارق بانک امریکاست. دستگیر کردن دلینجر هم معنا با مبارزه با تمام بدنه ی تبهکاری شده است. دلینجر اما یک تبهکار ساده نیست او به مردم احترام می گذارد و می داند که اگر مردم او را دوست داشته باشند به راحتی هر جا بخواهد می تواند پنهان شود. از ان سو ملوین پرویس (کریستین بیل) کاراگاه دقیق و وظیفه شناس، شخصا مامور شده است تا کار دلینجر را یکسره کند...
این فیلم درباره دنیایی است که ویروس کشنده آنفولانزا آن را فراگرفته و در حال نابودی آن است. مردم در این دنیا درمانده هستند و به هیچکس هم اعتماد نمی کنند چراکه امکان آلوده شدن و سپس مرگ وجود دارد!. در این وضعیت پزشکان و دانشمندان به دنبال یافتن درمانی برای این ویروس هستند اما بزرگترین مشکل آنها نه یافتن درمان ، بلکه ترسی و جنونی است که برمردم حاکم شده است…
