کریس ردفیلد از لیان اسکات کندی و ربکا چمبر درخواست کمک میکند تا جلوی فردی را بگیرند که قصد دارد برای گرفتن انتقام، ویروسی کشنده را در شهر نیویورک پخش کند...
ویروس "تی" که توسط شرکت آمبرلا ساخته شده بود اکنون به سراسر جهان شیوع کرده و موجب تبدیل شدن انسان ها به زامبی، موجودات شیطانی و هیولا شده است. "آلیس" کارمند اسبق این شرکت که هم اکنون یک جنگجوی سرکش است، به دوستانش ملحق شده تا وارد هسته مرکزی شرکت آمبرلا در زیر شهر راکون سیتی شوند و آن را برای همیشه از بین ببرند...
«آلیس» که همچنان به دنبال نابود کردن تشکیلات آمبرلا است، با گروهی از بازماندگان همراه می شود که به دنبال رسیدن به یک مکان امن مشهور به «آرکدیا»، هستند.
در سال 2005 یک سال بعد از رزیدنت اویل 4 و 7سال پس از واقعه راکون سیتی تروریست ها ویروس تی را در فرودگاه شلوغ پخش میکنند. تیم ویژه ای را برای کنترل اوضاع به محل میفرستند تا شیوع ویروس را کنترل کنند...
«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.
بعد از یک تصادف در آزمایشگاه، و انتشار ویروسی خطرناک، دو مامور امنیتی باید با صدها نفر از افرادی که در آزمایشگاه کار می کردند و اکنون به جانورانی آدم خوار تبدیل شده اند، مبارزه کنند.