وقتی خبر می رسد که گروهی از سرخ پوستان آپاچی به رهبری «اولزانا(مارتینس) با ترک منطقه شان قصد حمله به روستاها و شهرهای کوچک را دارند، ستوان جوان و آرمان گرا، «گارنت» (دیویسن) مأمور می شود تا هم راه دو راهنما به نام های «مکینتاش» (لنکستر) و «کی – نی – تای» (لوک) و سربازانش به تعقیب آنان بپردازد…
کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب میکند، به مرور زمان با سرخپوستها ارتباط برقرار میکند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخ پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد...
فیلم هفت دلاور، درباره هفت تیرانداز به سرپرستی مردی به نام کریس آدامز (با بازی دنزل واشنگتن) در غرب وحشی است که تصمیم میگیرند از مردم یک دهکده در برابر راهزنان دفاع کنند…
حوادث این فیلم ده سال پس از فیلم اول رخ میدهد ومردم کالیفرنیا باید برای الحاق به آمریکا در رفراندم شرکت کنند اما زورو باید از امنیت برگزاری این رای گیری اطمینان حاصل کند از طرفی النا(کاترین زتا جونز) معتقد است که الخاندرو باید از زورو بودن کناره گیری کند...
یک تگزاسی که برای رساندن اخبار جهان به افراد محلی، در سرتاسر غرب وحشی سفر می کند، موافقت می کند تا در نجات دختری جوان که گروگان گرفته شده است، کمک رسانی کند.
سرخ پوستان كومانچى حمله ور مى شوند و بيشتر اعضاى خانواده ى « آرون ادواردز » ( كوى ) را به قتل مى رسانند . پس از چندى « ايتان ادواردز » ( وين ) به اتفاق « مارتين پولى » ( هانتر ) ، پسر جوانى كه « ايتان » سالها پيش از چنگ سرخپوستها نجات داده ، سرسختانه به جست و جو براى يافتن دختر كوچكتر خانواده « دبى » ، ادامه مى دهند.
«فرانک ت.هاپکینز»، افسر سواره نظام امریکا، در ملاقاتی در نیویورک، با «عزیز» آشنا می شود که یکی از دستیاران «شیخ ریاض»، عربی ثروتمند است. «شیخ» صحبت قابلیت های «هاپکینز» را شنیده و مایل است که او در «اقیانوس آتش» – مسابقه ی اسب دوانی سالانه ای که شرکت کنندگانش مسافتی سه هزار مایلی را از عربستان تا عراق می پیمایند – شرکت کند…
گروهی از خلافکاران به رهبری «پایک بیشاپ» در مرزهای مکزیک مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار دارند. «دیک تورنتون» که خود یکی از این خلافکارهاست توسط دولت اجیر شده تا در صورت دستگیری گروه پایک به صورت زنده یا مرده از زندان آزاد شود. پایک برنامه سرقت بزرگ سلاح برای ژنرال موباچی مکزیکی را میریزد که تحت فشار دشمنانش است و همه وارد یک راه بدون بازگشت میشوند...