سال ها پیش ، پسری به نام نیکولا پس از اینکه والدینش در یک سانحه رانندگی کشته می شوند ، یتیم شده و خانواده های روستا برای تصمیم گیری درباره آینده با یکدیگر ملاقات می کنند ، آن ها پس از تعامل با یکدیگر به نتیجه می رسند که هیچ خانواده ای تا ابد نمی تواند از او مراقبت کند ولی تصمیم میگیرند تا هر یک سال یک خانواده از او مراقبت کند ، نیکولا نیز برای قدردانی هر سال اسباب بازی هایش را به کودکان خانواده میزبان هدیه می دهد و اینگونه نیکولا تبدیل به بابانوئل میشود!
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
داستان فیلم حکایت عجیب بنجامین باتن ، داستان پیرمردی بنام بنجامین ( براد پیت ) است که در سن 80 سالگی انگار دوباره متولد می شود و سنش هر سال کاهش می یابد تا دوباره به سنین جوانی می رسد .او در سن 80 سالگی عاشق دختر بچه ای بنام دیزی (کیت بلانشت ) می شود و هنگام که دوباره به سن جوانی می رسد رابطه عاطفی شدیدی با او دارد …
مردی جوان که از یک فاجعه در دریا نجات پیدا کرده است به یک سفر پرماجرا و حماسی کشیده می شود. وی در حالی که همچنان در دریا آواره است، با یک بازمانده دیگر ارتباط برقرار می کند و این بازمانده کسی نیست جز یک ببر بنگال ترسناک!...
هري پاتر دومين سال تحصيلي اش را در مدرسه جادوگري هاگوارتز شروع مي کند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهاي شيطاني از ديوارها بگوش مي رسند و حوادث وحشتناکي در هاگوارتز اتفاق مي افتد.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری می کند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری می آید.
هری پاتر در سال چهارم مدرسه هاگوارتز است که بارتی کراواچ پسر نام او را در جام آتش میاندازد و در نتیجه در مسابقات سه جادوگر شرکت میکند و در آن هم تا بردن در مرحله آخر موفق میشود ولی به گورستانی منتقل شده و موجب بازگشت لرد ولدمورت میشود.
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می گذارد.
ولدمورت قوی تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست . هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل میکند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا میکند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاسهای خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت میپردازند.
فرانسه، قرن هجدهم. شاهزاده ي خودخواهي تقاضاي کمک پيرزني را که در واقع جادوگر است رد مي کند و با طلسم او به هيولايي بد هيبت تبديل مي شود. سرانجام دختري به نام «بل»، با عشق خود طلسم را مي شکند و شاهزاده قامت انساني اش را باز مي يابد...