پسری در یک مراسم با دختری ناشناس که ماسک بر چهره دارد می رقصد و عاشق او می شود، اما بعد از این مراسم او به دنبال این دختر می گردد در حالی که او را نمی شناسد، و تنها چیزی که از او دارد یک دستگاه پخش موسیقی می باشد..
بعد تحمل حس حقارت و شکست از گروه شکست ناپذیر Ash Hentschel یکی از رقصنده های خیابانی برای مسابقات بازگشت به جستجوی بهترین رقصنده ها در اطراف جهان می پردازد و …
داستان حول گروهی رقاص خیابانی هست که میخواهند در مسابقات قهرمانی این رشته شرکت کنند و در این بین گروه آنها با رقاص های باله نیز ترکیب می شود و …
داستان فیلم درباره ی یک مرد جوان هست که زندگی خودش را به خطر می اندازد تا یک گروه رقص راه بیندازد اما...
یک دختر جوان در شهر نیویورک تلاش زیادی میکند که به قطار ساعت 1:30 به شهر بوستون در ایالت ماساچوست برسد ولی در راه کیف وی دزدیده میشود...
این فیلم درباره دختری است که دوست دارد در مسابقات رقص نفر اول شود اما.....
پس از موفقیت بزرگ یه گروه رقاص در هند این تیم قصد رفتن به وگاس رو داردن تا با بقییه تیم های رقص دنیا به رقابت بپردازند ....….
داستان فیلم در مورد یک رهبر ارکستر اسپانیایی است که دوست دخترش به طرز راز آلودی ناپدید شده است...
مردي مجرد به نام «چارلز» (گرانت) در يک جشن عروسي «کري» (مک داول) را مي بيند و شيفته ي او مي شود. دو ماه بعد در يک مراسم عروسي ديگر، «کري» نامزد کرده، اما چارلز هم چنان به او علاقمند است. ماه ها بعد چارلز تصميم مي گيرد با يکي از دوستان سابق خود ازدواج کند، اما وقتي بار ديگر کري را مي بيند که همسرش جدا شده، تغيير عقيده مي دهد...
انگلستان، اندکي پس از پايان جنگ جهاني دوم. يک ديپلمات سابق امريکايي به نام «لوييس» (ريو)، عمارت بزرگ «لرد دارلينگتن» فقيد را مي خرد که آقاي «استيونز» (هاپکينز) پير، سرپيشخدمت آن است. او به «استيونز» مرخصي مي دهد تا به ديدن «خانم کنتن» (تامپسن)، مستخدمه ي قديمي اين عمارت برود و از او بخواهد سر کار قبلي خود برگردد...