داستان در دهه 1930 شانگهای اتفاق می افتد، جایی که یک دیپلمات نابینا آمریکایی با یک پناهجوی جوان روسی که برای حمایت از اعضای خانواده اشرافی شوهر مرده خود مشاغل عجیب و غریب و گاهی غیرقانونی انجام می دهد، رابطه برقرار می کند...
فیلم در مورد یک زن آمریکایی است که خواهرش را که با مردی فرانسوی ازدواج کرده، در پاریس ملاقات می کند. کلیت فیلم به مقایسه رسوم و رفتارهای امریکایی و فرانسوی می پردازد...
«پيکاسو» (هاپکينز) نابغه ي هنرمندي است که عادت بيمارگونه اي به سوء استفاده از زنان دارد. تا اين که با «فرانسلواز ژيلو»(مک لهون)، دختري که چهل سال از او جوان تر است، آشنا مي شود و رابطه اي بين آن دو شکل مي گيرد...
از 40 کارگردان بین المللی درخواست می شود با استفاده از اولین دوربین فیلمبرداری که توسط "برادران لومیر" ساخته شده و تحت شرایطی شبیه به سال 1985 فیلمی کوتاه بسازند...
فیلم در رابطه با یکی از بزرگترین گمانه زنیهای تاریخ آمریکا رابطه "توماس جفرسون" با برده پانزده ساله خود "سالی همینگز" سالها پیش از دوران ریاست جمهوری اش می باشد...
انگلستان، اندکي پس از پايان جنگ جهاني دوم. يک ديپلمات سابق امريکايي به نام «لوييس» (ريو)، عمارت بزرگ «لرد دارلينگتن» فقيد را مي خرد که آقاي «استيونز» (هاپکينز) پير، سرپيشخدمت آن است. او به «استيونز» مرخصي مي دهد تا به ديدن «خانم کنتن» (تامپسن)، مستخدمه ي قديمي اين عمارت برود و از او بخواهد سر کار قبلي خود برگردد...
سال 1910. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.
فیلم درباره پنج عضور یک خانواده است.پدر فردی سنتی است که خانواده را اداره می ند.مادر در خانه کار کرده و تلاش می کند اعضای آنرا دور هم حفظ کند.فرزندان بزرگ شده و با گسترش دید مدرن از زندگی شکل پیچیده ای به خود می گیرند...
برنادت پیترز در این فیلم کنایه آمیز بر اساس مجموعه داستان های کوتاه تاما جانوویتز که صحنه هنری مرکز شهر نیویورک در دهه 1980 را تعریف می کرد، بازی می کند.
دختري انگليسي به نام «لوسي هاني چرچ» (بانم کارتر) طي سفري به ايتاليا با مرد جواني به نام «جرج» (سندز) آشنا مي شود و مدت ها بعد مي فهمد که با وجود تمام تلاش هايش براي پنهان کردن عواطفش واقعا دل باخته او شده است.…
یک فمینیست اهل بوستون و یک وکیل جنوبی محافظه کار برای به دست آوردن قلب و خاطر یک دختر زیبا و باهوش که از آینده ی خود مطمئن نیست، با یکدیگر رقابت می کنند...
"ماریا" بعد از اینکه همسرش "استفن" ، به دزدی متهم می شود ، به شدت بی پول می شود. او مهمان نوازی زوجی غریبه را که اجازه می دهند او در خانه شان بماند را ، می پذیرد...
یوجنیا یانگ یک مهاجر باهوش است که در اصل اهل نیوانگلند در ایالات متحده است. او به همراه برادر هنرمندش به خانوادهاش در ایالات متحده بازمیگردد تا دستاوردهای خودخواهانهاش را داشته باشد...