بکی و هانتر دوستان صمیمی هستند که خود را در بالای یک برج رادیویی 2000 فوتی می یابند...
پنج آدمکش حرفهای در یک قطار شینکانسن ژاپنی همدیگر را مییابند و میفهمند که مأموریت هر یک مربوط به مأموریت چهار نفر دیگر است...
ثور از والکری، کورگ و دوست سابق جین فاستر کمک می گیرد تا با گور، قصاب خدایان ، که قصد دارد خدایان را منقرض کند، مبارزه کند...
وسلی گیبسون مرد جوان تنهایی است که در محل کارش نیز شرایط خوبی ندارد و رئیسش او را تحت فشار قرار داده است ، دوست دخترش نیز به او کم محلی می کند و در کل زندگی اش خسته کننده شده است . در ادامه او در یک درگیری تیر اندازی در یک فروشگاه با زنی جذاب و خشن به اسم فاکس آشنا می شود و این اتفاق زندگی او را تغییر می دهد .