زمانی که کارل کسپر (جان فاوریو)، یک آشپز متولد شهر میامی، تلاش می کند که یک رستوران را در شهر لس آنجلس افتتاح کند و در این راه شکست می خورد، سعی می کند که به میامی برگردد تا یک کامیون حمل غذا را که خودش آن را "ال جف کوبانوس" می نامد، برای خودش دست و پا کند که مجددا با همسر سابقش (سوفیا ورگارا) روبرو می شود. او در نظر دارد که به سراسر کشور سفر کند تا موفقیت خودش در لس آنجلس را ثابت کند...
داستان فیلم در سال ۱۸۶۴، یکسال قبل از پایان جنگهای داخلی امریکا روی می دهد. «اینمن» (جود لاو) که یک سرباز ایالتهای جنوبی است پس از بهبود از یک جراحت مرگبار تصمیم می گیرد جبهه جنگ را رها کرده و عازم شهرش «کوهستان سرد» شود تا با دوست دوران نوجوانی اش «آدا» (نیکول کیدمن) ازدواج کند...
این فیلم زندگی زن و مردی را به تصویر می کشد که برای بقای رابطه ی عاشقانه خود تلاش می کنند…
داستان فیلم در جنگ جهانی دوم می باشد زمانی که یک خبرنگار به نام مارتا گلهوم عاشق یک نویسنده بنام ارنست همینگوی می شود…
وقتی جسد پیشخدمتی به نام «ترزا» (گیدلی) در ایالت واشینگتن پیدا می شود و FBI، مأمور ویژه اش، «چستر دزموند» (آیزاک) و همکار جوانش، «سام استنلی» (ساترلند) را برای تحقیق به آن جا می فرستد.
«لارا کرافت» (جولی) با تشکیلاتی به نام «ایلومیناتی» درگیر می شود که رهبرشان «پوئل» خبیث (گلن) در پی به چنگ آوردن یک شیء باستانی است که قابلیت کنترل زمان و حتی مرگ را دارد. «لارا» به یاری گروه خود که به پیش رفته ترین ابزارهای تکنولوژیک مجهزند، برای یافتن آن شیء به غریب ترین نقاط کره ی زمین سفر می کند...
داستان فیلم در مورد دو دوست صمیمی به نام ست(جوان هیل)و ایون(مایکل سرا)می باشد که در سال آخر دبیرستان هستند و بعد از ۸ سال که با هم بودند سال آینده از هم جدا خواهند شد و هرکدام به یک دانشگاه میروند.ام آنها در طی چندین سالی که در دبیرستان بودند هرگز با دختری رایطه برقرار نکرده بودند.اما ...
دهه 1960، لیورپول. جاد کارگر بندر به قصد یافتن پدر گمشده اش راهی نیویورک می شود. دست تصادف دختری زیبا به نام لوسی سر راه وی قرار می دهد و این دو نفر دلباخته یکدیگر می شوند. لوسی از فعالان جنبش صلح خواهی است و جاد نیز کم کم جذب ایدههای وی می شود. این زوج خیلی زود تحت تاثیر دکتر رابرت و آقای کیت در کوچه های گرینویچ ویلیج پرچم عصیان برافراشته و دامنه اعتراضات مدنی ر تا دیترویت گسترش می دهند. اما احضار مکس-برادر جاد- به سربازی و اعزام او به ویتنام باعث می شود تا این زوج با واقعیتهای زمینی تر، خشن تر و تلخ تری آشنا شده، مبارزه برای خاتمه دادن جنگ ویتنام را آغاز کنند…
چارلی بابیت (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیلهای لوکس است با خبر میشود پدرش فوت کرده و خانه ۳ میلیون دلاری اش را به برادر نادیده اش، ریموند (داستین هافمن) که دچار بیماری روانی اوتیسم است، بخشیده است...
داستان فیلم Hitchcock « هیچکاک » از جایی آغاز می شود که شخص آلفرد هیچکاک ( آنتونی هاپکینگز ) به دلیل ساخت فیلم « شمال از شمال غربی » ، موفقیت قابل توجهی در گیشه بدست می آورد و منتقدان نیز از این فیلم استقبال خوبی بعمل می آورند. پس از این موفقیت ، استودیوها که از محبوبیت آلفرد هیچکاک و پولساز بودن فیلمهای او هیجان زده شده اند، به او پیشنهادهای مکرری می کنند تا بار دیگر یک فیلم در ژانر ” جاسوسی ” بسازد اما آلفرد هیچکاک اینبار تصمیم میگیرد تا شانس خودش را در ژانر ” ترسناک ” و با ساخت فیلمی با عنوان « روانی » آزمایش کند. هیچکاک برای ساخت این فیلم ، کمک های بی دریغ همسرش آلما ( هلن میرن ) را در کنار خود می بیند اما پروژه « روانی » رفته رفته تبدیل به یک قمار برای هیچکاک می شود که می تواند آینده کاری اش را تحت تاثیر قرار دهد چراکه کمپانی پارامونت از سرمایه گذاری برای فیلم جدید او سر باز می زند و …