یک مرد و زن عاشق هم میشوند و تاریخ زندگی انها و مراحل زندگی انها را به ترتیب نشان می دهد از یک دوستی ساده تا ازدواج و داعوا و…
دو سگ خالدار به نامهای پانگو و پردیتا صاحب ۱۵ توله میشوند. زن شیطان صفتی به نام کرولا که به شدت به پوست پالتو علاقه دارد و زیر دستانش دستور میدهد تا توله ها را بربایند و از پوستشان پالتو درست کنند...
بعد از آشوب در زندانی در ریو دوژانیرو در برزیل، سروان ناسیمنتو اکنون درگیر یک نزاع سیاسی خونین بین مقامات دولتی و شبه نظامی ها می شود...
بعد از نابودی شبکه آسمان، گروهی از انسانهای بازمانده به رهبری جان کانر سعی دارند مانع از اتمام کار توسط ماشینها، شوند.
«جان کانر» (استال) حالا بيست و پنج ساله است و T-X، پيش رفته ترين و پيچيده ترين روبات / انسان «اسکاي نت» از دل زمان فرستاده مي شود تا کار ناتمام T-1000، ماشين قبلي را به اتمام برساند. حالا تنها اميد «کانر» براي زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلي است...
دو روبات با ظاهري انساني از زمان آينده مي آيند، يکي (شوارتسنگر) براي مراقبت از پسر بچه اي به نام «جان کانر» (فورلانگ) ـ که در آينده رهبري مبارزه ي انسان عليه کامپيوتر را به عهده خواهد گرفت ـ و ديگري «نابودگر تي هزار» (پاتريک) که بسيار پيشرفته تر است و مي تواند به هر شکلي دربيايد.
سال 2029 در بحبوحه ي جنگي هسته اي، ماشين ها و روبات ها عملا کنترل زمين را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرين انسان هاي باقي مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودي ماشيني است که به سال 1984 فرستاده مي شود تا زني جوان به نام «سارا کانر» (هميلتن) را که مادر «جان»، ناجي بشريت در جدال با روبات ها خواهد بود، بکشد.
گروه جی. آی . جوئی پس از مبارزه با اخلال گران امنیت جهانی، اینبار به جرم اقدام علیه امنیت ملی، با دستور مستقیم رئیس جمهور به جهت انهدام گروه مواجه می شوند. اما بازماندگان این جریان پی به اتفاقات پشت پرده ای می برند که بوی خیانت و دسیسه از آن به مشام می رسد...
گروهی از بهترین و کارآزموده ترین افراد ضربت در کنار یکدیگر جمع شده اند تا با دلال اسلحه ای که قصد به آشوب کشاندن دنیا را دارد، مقابله کنند...
«هانیبال لکتر» جوان (اولیل) پس از مرگ پدر و مادرش در جریان جنگ جهانی دوم، با زن عموی خود (لی) زندگی می کند و نقشه ی انتقام از کسانی را که مسئول مرگ وحشیانه ی خواهرش بودند، در سر دارد...