“یورگ گیزنر” یک کارمند بانک است که به جزیره ی پالادیکی می رود تا مشخصاتی را که سالها پیش یک نفر برای افتتاح حساب به بانک داده را بررسی کند. اما زمانی که به آنجا میرسد متوجه میشوئ همچنین مشخصاتی اصلاً وجود ندارد و…
داستان این فیلم در ارتباط با “ناپل” است که توسط توزیغ کنندگان مواد مخدر مورد هجوم قرار گرفته و بهترین هدف آنان نوجوانان و دانش آموران مدارس است. ریتزو “باد اسپنسر” معروف به پاگنده مامور پلیس مورد احترام و علاقه مردم و حتی خلافکاران جزء ، کمر به نابودی قاچاقچیان بسته است و …
دو سارق بانک، «جو» (ويليس) و «تري (تورنتن)، به طور اتفاقي با زن سرخورده ي خانه دار، «کيت ويلر» (بلانشت) برخورد مي کنند و هر دو به او دل مي بازند...
«اوئن لیفت» (د ویتو)، یکی از شاگردان «لری دانر» (کریستال)، استاد خلاقیت نوشتاری با مادر پیر، مستبد و غیر قابل تحملش (رمزی) زندگی می کند. «لری» به «اوئن» پیشنهاد می کند برای نوشتن، بهتر است یکی از فیلم های «آلفرد هیچکاک» را ببیند و «اوئن» فیلم «بیگانگان در قطار» را انتخاب می کند و در این جا فکر می کند «لری» با این پیشنهاد، از او خواسته تا همسر سابقش، «مارگارت» (مالگرو) را بکشد و در عوض «لری» نیز مادر او را بکشد…
داستان فیلم در مورد یک دزد و یک مرد ثروتمند است…
«الیزابت» (ویدرسپون) پشت رل اتوموبیل خوابش می برد و به شدت تصادف می کند و به اغما می رود. چند هفته ی بعد، مردی به نام «دیوید» (رافالو) آپارتمان «الیزابت» را اجاره می کند ولی بلافاصله متوجه می شود که «الیزابت» کاملا هم خانه را خالی نکرده است. جسم «الیزابت» شاید مرده باشد ولی روحش کاملا زنده است و مصرانه پا می فشارد که آپارتمان هنوز به خودش تعلق دارد…
به خاطر یه اشتباه تو دنیای خدایان, وکیل ، یئون وو ( یونگ هوا) میمیره قبل اینکه به حالت اولیه اش در بیاد باید یک ماه رو به عنوان یه زن معمولی خانه دار زندگی کنه. زندگی جدیدش با شوهر جدیدش، سونگ هوان (سونگ سونگ هون) و دخترش ها نول (سو شین آ)شروع میشه!
داستان فیلم در سال 1959 اتفاق می افتد، جایی که گروهی از مبارزان رومانی که شامل 4 مرد و یک زن می باشند، دستگیر و به اعدام محکوم می شوند اما قبل از اجرای حکم از آن ها خواسته می شود که در یک فیلم تبلیغاتی که در مورد جرم و جنایت است شرکت کنند و ...
«گری بویل» نگهبانی ساده در شهری کوچک است. او کد های شخصیتی خاص خودش را دارد و آدم شوخ طبعی ست. انسان تک رویی می باشد و آنقدر که باید از زندگی تجربه آموخته است و می خواهد زندگی اش را در آرامش سر کند. اما در همین حین پلیسی کشته می شود و برای بررسی پرونده ی قاچاق ، پای ماموران اف بی آی به شهر باز می شود. او ابتدا خودش را بی تفاوت نشان می دهد ، اما بعد از مدتی با یک مامور اف بی ای برای تحقیق بر روی پرونده همکاری می کند و …
فضانوردی به نام اسکارچ سوپرنووا یک پیام کمک از سیاره ای خطرناک دریافت می کند اما هنگامی که به پیام پاسخ می دهد ، متوجه می شود ارسال این پیام تله ای بیش نبوده و ...