مردی جوان به نام دی به همراه دوست خود در یک استخر عمیق شش متری متروکه گیر میافتند، در حالی که باید با یک تمساح مرگبار نیز مبارزه کنند و…
ساشا و مارکوس که در دوران کودکی دوستان یکدیگر بودهاند، دست زمانه آنها را به مدت پانزده سال از یکدیگر جدا میسازد. تا اینکه یک روز ساشا مارکوس را در سان فرانسیسکو ملاقات میکند و علارقم گذشت تمامی این سالها هنوز هم برق امید و حال و هوای دوران کودکی در چشمان هر دوی آنها میدرخشد…
"تیت داناوان"، یک بیوشیمیست که در رابطه با زنان موفقیتی نداشته، توسط دوستانش وادار می شود تا با زنی کولی به نام "مادام روث" دیدار کند. او به "تیت" معجون عشق شماره 8 را می دهد، اکسیری که ....
یک مجرم رده پایین هنگامی که به عنوان مرخصی از زندان آزاد میشود، از دست نگهبانان خود فرار میکند و به قصد انتقام نزد افرادی میرود که او را به یک قاتل بیاحساس تبدیل کردند و…
بعد از اینکه یک دختر کوچک توسط گروهی از قاچاقچیان انسانی ربوده می شود، آدم رباها متوجه می شوند که نباید این بچه را می دزدیدند. مادر این دختر یک گانگستر سابق به نام “های فونگ” است که فردی بسیار خطرناک است. های فونگ که بعد از تولد دخترش از دنیای خلافکاری خارج شده بود، به تعقیب قاچاقچیان می پردازد و دست به انجام هر کاری می زند تا دخترش را به خانه بازگرداند…
یک عکاس خیابانی توسط مادربزرگش تحت فشار میباشد که با شخصی ازدواج کند برای همین او با یک نفر آشنا میشود و از او میخواهد نقش نامزدش با بازی کند اما...
فرد پس از اینکه نخستین عشق دوران زندگی اش را ملاقات می کند، تصمیم می گیرد در کنار وی که حالا قصد حضور در انتخابات را دارد قرار بگیرد و نویسنده سخنرانی های او باشد اما...
این فیلم به داستان زندگی مسلم گورسس یک موسیقیدان اهل کشور ترکیه میپردازد. او با نام مسلم آکباش به دنیا آمد و به علت قدرت صدایش گورسس که در ترکی به معنای کسی دارای صدای پر قدرت است نام گرفت. از وی همچنین با نام مسلم بابا هم یاد میشود و…
فیلم داستان زندگی سه دوست دختر از دوران جوانی تا پائیز زندگی شان است. رویاها، آرزوها، عشق و زندگی حرفه ای آنها...
در اواخر دهه 1950 در شهر شاتورو فرانسه، راشل، یک کارمند اداری مدرن، با فیلیپ، یک مرد جوان و معروف که در یک خانواده بورژوازی (این واژه به دستهٔ بالاتر یا مرفه و سرمایهدار در جامعه اطلاق میشود) متولد شده، ملاقات می کند. حاصل این دیدار و عشق میان آنها یک فرزند دختر میشود اما خیلی زود فیلیپ از راشل جدا شده و او باید به تنهایی دخترش را بزرگ کند. تنها دلخوشی راشل دخترش هست و سعی میکند تا نام خانوادگی فیلیپ را به هر شکلی که شده برای او بگیرد اما...