«دیل دنتون» (ست رجن) مصرف کننده مواد مخدر برای شام باید به خانه نامزدش برود و شام را با خانواده او بخورد اما قبل از این او باید احضاریه را تحویل دهد که در هنگام تحویل شاهد قتل میباشد. او فرار میکند اما قاتل او را می بیند و ...
در لندن، یکی از میلیونرهای معاملات املاکی، تلاش می کند توجه چند نفر از سرمایه داران شهر (باتلر و البا) را جلب کند، اما او نقشه های پیچیده تری دارد. او برنامه ریزی کرده تا خودش و یکی از همکارانش (ویلکینسون) یکشبه پولدار شوند...
اسکار پسر ترسوی ۱۲ ساله در آرزوی انتقام است. او عاشق الی می شود که دختر منحصر بفردی است. او در برابر غذا و خورشید نمی تواند مقاومت کند و زمانی که وارد اتاقی می شود حتما باید اجازه بگیرد. الی به اسکار توانایی انتقام می دهد اما وقتی پسر متوجه می شود که او باید برای زنده ماندن خون بقیه را بمکد...
#96
«جول» که آدمیخجالتی و تا حدی ساده است، در یک مسافرت ساحلی با دو نفر از دوستانش، با «کلمنتاین» که دختری کمفکر و پرانرژی است آشنا میشود. بعد از مدتی این دوستی به پایان میرسد و کلمنتاین دست به یک عمل پاکسازی حافظه از طریق شرکت لاکونا میزند. بعد از پاکسازی، وقتی جول او را میبیند و متوجه میشود که کلمنتاین او را از حافظه و خاطرات خود پاک کرده است، تصمیم میگیرد تا او نیز کلمنتاین را از خاطرات خود پاک کند. اما در میانهی راه پاکسازی و در حالت یادآوری خاطرات، متوجه میشود که مایل به این کار نیست و سعی در منحرفکردن مسیر پاکسازی میکند…
مورت رینی نویسنده داستانهای جنائی پر فروش و عامه پسند است. او از هنگامیکه ایمی ، همسرش به او خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار کرده به همراه سگش عازم کلبه ای دور افتاده در جنگل شده است. او امیدوار است تا با سرگرم کردن خود از طریق نوشتن یک ناول جنایی تازه ، از فکر خیانت همسر سابقش رهایی یابد، اما...
داستان درباره دختری است به نام کتی که در تلاش است تا قاتلان را ...
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
بعد از وقوع اتفاقهایی غیر منتظره، گروهی از بازیگران یک فیلم جنگی پرهزینه، اجبارآ تبدیل به سربازهایی می شوند که تا قبل نقشش را بازی می کردند...
در شهر مسکو، در کنار آدم های معمولی دسته ای بنام «دیگران» زندگی می کنند که دارای قدرت های ماورای طبیعی هستند. آن ها به دو گروه نیروهای تاریکی و نیروهای روشنایی تقسیم شده اند و سال هاست که به قرارداد صلح میان دو طرف پایبند بوده اند…
مبنی بر داستانی واقعی و پر هیجان از زندگی "فرانک لوکاس" کسی که در تکه ای جدا افتاده در شمال کالیفرنیا بزگ شد ،جایی که نژاد پرستی به اوج خود می رسید ! وضعیت آن منطقه به حدی بد بود که پسر عمویش را که مثل خود او سیاه پوست بود فقط به خاطر دید زدن یک دختر سفید پوست به گلوله بستند !. فرانک لوکاس به مدارکی دست یافت که به موجب آن متوجه شد که یک پلیس فاسد از اداره ی پلیس اقدام به واردات مواد مخدر و هروئین به "هارلم" ، جایی در منهتن می کرد ! این اقدام او برای معتاد کردن سیاه پوستان و از بین بردن آنان بود ! لوکاس با کمک گروهی از دوستانش سعی در افشا کردن اعمالی که این پلیس فاسد بر ضد سیاه پوستان انجام می داد می کند . . . !؟