یوما، دختری مبتلا به فلج مغزی، در ژاپن زندگی میکند. او آرزوی مانگاکا شدن را در سر دارد، اما تعهدات خانوادگی مانع از رسیدن او به این هدف میشود. یوما برای رهایی و استقلال خود تلاش میکند.
یک دختر شهری توسط مادربزرگش به یک گروه خلافکار سپرده میشود، او پس از اینکه گروه توسط پلیس شناسایی و متلاشی میشود تصمیم میگیرد یک زندگی عادی و تحصیل را در پیش بگیرد اما دیگر نمیتواند جایگاه خود را در جامعه پیدا کند و...
تاتسو کارگردانی است که زیاد موفق نبوده و زندگی کوچکی دارد. او یک بازندهی واقعیست و با وجود اینکه به سن 30 سالگی رسیده همچنان با مادر و خواهرش زندگی میکند. تا اینکه یک روز او با دو نفر آشنا می شود که قصد تبدیل شدن به بازیگرانی حرفه ای را دارند...