یک مرد جوان به همراه سه برادر و خواهر کوچکتر از خودش که راز مرگ مادر عزیزشان را برای نگه داشتن جمع خود مخفی کردهاند ، گرفتار یک نیروی مرموز در ملک بزرگ خود میشوند و…
در مصیبت یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی تاریخ بشریت، یعنی سونامی اقیانوس هند، خانواده ای در میان ده ها هزار غریبه گیر افتاده و یکدیگر را گم کرده اند...
گروهی از دوستان قدیمی برای آخر هفته در کلبه ای کوهستانی دور هم جمع می شوند.سالها گذشته اما چیزی بین آنها تغییر نکرده است.اما اتفاقاتی از گذشته به سراغ آنها آمده است...
دختری که در یک یتیم خانه زندگی می کند به وسیله خانواده ای به فرزندی قبول می شود. او پس از ۳۰ سال زندگی بعد از ازدواج و داشتن یک فرزند همراه با شوهرش به همان یتیم خانه که قبلا آنجا بوده است بر می گردد تا آن را بازسازی و به یتیم ها کمک کند. ولی بعد از بازگشت و زندگی در آنجا می تواند روح همبازیهای قدیمی اش را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند. پسرش سیمون هم همینطور همبازی هایی خیالی را برای خود پیدا می کند. سیمون بعد از مدتی گم می شود و پدر و مادرش به دنبال او همه جا را می گردند. حالا باید ببینیم که آیاسیمون توسط روح ها کشته شده است یا نه؟ و …
آلما پس از از دست دادن حافظه خود در یک تصادف عجیب و غریب که منجر به کشته شدن بیشتر همکلاسی هایش می شود، سعی می کند آنچه را که در آن روز اتفاق افتاده است به یاد آورده و هویت خود را باز یابد.