یک دستیار مراقبت در یک خانه سالمندان سوئدی در ابتدای همهگیری کووید-۱۹ با بیتوجهی به ایمنی ساکنان مواجه میشود و باید تصمیم بگیرد که آیا این موضوع را به رسانهها گزارش دهد یا خیر.
دو زن به نام آن و فرجا در جستجوی انتقام از قاتلان خانواده شان به استکهلم می روند. آنها در آنجا درگیر یک توطئه سیاسی بین سوئد و دانمارک می شوند که منجر به اعدام دسته جمعی می شود.
لاسه و ماجا تابوتی را پیدا میکنند که به مدت 250 سال در یک کلیسا مخفی بوده است و سه فرزند بلافاصله ادعای ارث خود را دارند. با این حال، زمانی که تابوت به طور ناگهانی دزدیده می شود، قضیه پیچیده می شود...
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...
این سریال داستان زندگی سه عضو برجستهی گروه "بلومزبری" ( گروهی با نفوذ که اعضای آن را را نویسندگان ، روشنفکران ، فیلسوفان و هنرمندان انگلیسی تشکیل میدادند ) را روایت میکند...