یک گروه شرور موتور سوار خلافکار تصمیم دارند شهری کوچک در آریزونا را نابود کنند. یکی از کهنه سربازان جنگ که در حال بازدید از یکی از دوستان قدیمی خود در این شهر می باشد به همراه چندین تن از ساکنان این شهر که چیزی برای از دست دادن ندارند، تصمیم می گیرند با رهبر بی رحم این گروه به جنگ بروند...
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،