اریک کولم جوان، بوکسوری لهستانی، برای فرار از شرایط سخت کشورش به کشوری دیگر مهاجرت میکند. با وجود تلاشهای فراوان، زندگی جدید برای او آسان نیست. تصمیمگیری اشتباه برای شرکت در یک مسابقهی تقلبی، زندگی او را به کلی تغییر میدهد.
ماچیک از پدرش برای رفتن به یک قرار ملاقات پول میخواهد. پدرش که ثروت خود را از راههای پرماجرا به دست آورده، انتظارات بالایی دارد و قصد دارد ببیند که آیا پسرش جسارت و میل به خطر کردن را از او به ارث برده است یا نه.
ویتولد پیلتسکی، مبارز لهستانی، با نفوذ به اردوگاه آشویتس، شاهد جنایات هولناکی در دوران جنگ جهانی دوم میشود. پس از جنگ، توسط کمونیستها دستگیر و اعدام میشود. خاطرات او از این دوران تاریک، سند مظلومیت مردم لهستان و جنایات رژیمهای دیکتاتوری است.
داستان نوربرت، فردی سرخوش و معتاد به اینترنت. او مدت زیادیست که خانه را ترک نکرده و تمام چیزهای ضروری زندگی اش توسط ماریان، یک راننده تاکسی دیوانه و میانسال، برای او آورده می شود...
لهستان 1960، آنا یک راهبه نوآموز 18 ساله است که در شرف یاد کردن سوگند راهبگی از رازی تاریک در مورد خانوادهاش باخبر میشود که به دوران اشغال نازیها باز میگردد ...
ادوارد سوردون یک کارشناس تربیت حیوانات به طور اتفاقی در خانه روستاییِ خانواده زیاباس در ناحیه ای دور افتاده از کوهستان بیژکادی توقف نموده و تصمیم میگیرد شب را آنجا بماند، اما آیا این تصمیم او درست است؟