عده ای از مردم به دلیل وجود طوفان و رعد و برق های شدید، در یک خانه توقف می کنند و در آنجا با دو عروسک ساز و مجموعه ای از عروسک های عجیب و غریبشان آشنا می شوند که...
دکتر کلگری از یک سفر به خانه برمی گردد و به دنبال یک مسافربر می گردد که دو سال قبل او را برای بازگرداندن دفترچه آدرس مرد به او داده بود. او متوجه می شود که این مرد به خاطر قتل مادرش اعدام شده است.
«سالی یری» آهنگ ساز مخصوص دربار امپراتور اتریش، «یوزف دوم» (جونز) است. در همین هنگام او با «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» نابغه ی جوان آشنا می شود و بی نزاکتی و مسخره بازی های او را نسبت به موسیقی اش هرگز نمی بخشد و خیلی زود از او متنفر می شود.
سارقان پس از یک سرقت، هنگام فرار کودکی را زیر میگیرند. یک قاتل قراردادی مرگبار که دوست دارد اهدافش را مسخره کند، برای ردیابی آنها استخدام میشود. استون به انگلستان نقل مکان میکند، اما قاتل به دنبال او میرود. این داستان اقتباسی آزاد از رمان جنایی محبوب دونالد وستلیک است.