در اواخر دهه شصت میلادی، زنی در کانادا برندهی بختآزمایی بزرگی میشود و جایزهای به شکل تمبر دریافت میکند. او با این جایزه قصد دارد زندگی خود را متحول کند، اما برگزاری جشن برای چسباندن تمبرها و حسادت همسایگان، نشان از تغییرات اجتماعی و روانی آن دوران دارد.
ساکنان Saint-Élie-de-Caxton به سختی غذای کافی برای زنده ماندن دارند. در بهار، یکی از اهالی روستا، جامعه را متقاعد می کند که گرد هم آیند و باغی بکارند تا غذای کافی برای همه آنها رشد کند...