الویی، یک مرد میانسال شکمگنده، ساموئل، یک جوان بیچاره و غمگین را پیدا میکند که در شرف کشتن خودش با شیرجه رفتن به دریا است. الویی، ساموئل را تحت حمایت خود میگیرد، به او یک غذای گرم میدهد و او را به یک کلوپ شبانه سطح پایین میبرد تا به او اسپرانزا را معرفی کند؛ کسی که گفته میشود زیباترین کارگر جنسی لیسبون است - و همچنین دختر الویی است.
دختران یک نجیبزاده به یک غریبه پناه میدهند. پس از آنکه این دیدار با قطع شدن یک دست به پایان میرسد، آن زائر هویتهای متفاوتی را برای گرفتن انتقام به خود میگیرد. نجیبزاده ناپدید میشود و کوچکترین دختر او مجبور است برای نجات پدرش، خود را به شکل یک شوالیه درآورد.
"اگوستین رخاس"وکیل سابقی است که چون میخواسته بدون واسطه با مقولهٔ بزهکاری و عدالت سروکار داشته باشد، کارآگاه پلیس شده است. به ̎رخاس̎ مأموریت دادهاند تا دربارهٔ عدهای تروریست تحقیق کند که مصمماند به هر ترتیب شده دولت حاکم را ساقط کنند: از شیطنتهای آشفتهکننده (مثل رها کردن جسد حیواناتی که رویشان شعارهای انقلابی نوشته شده در اطراف عمارت کنگره) تا بمبگذاری و سوءقصدهای سیاسی...
این فیلم از نامه های بین دو شاعر برجسته پرتغالی الهام گرفته شده، سوفیا دو ملو برینر آندرسن و خورخه دو سنا، در زمان تبعید آخر از طریق شعر و نامه های آنها این فیلم ساخته شده است و عشق و مسافت بین آنها و یاد آور زندگی خیلی از ما...