واتاکو معشوق خود، کیمورا را در یک سانحه رانندگی در توکیو از دست می دهد. او مصمم است که به زندگی عادیاش برگردد، بنابراین دردش را پنهان میکند و زندگی را با همسرش ادامه میدهد. با این حال، یاد کیمورا او را آزار میدهد و او را مجبور میکند تا با اندوه عمیقی که سعی کرده بود آن را پنهان کند، روبرو شود.
در اوایل دهه 1990، پس از آغاز جنگ خلیج فارس، مردی 30 ساله خود را به عنوان کاپیتان کوهیو خلبان یگان ویژه آمریکایی عنوان می کند . او همچنین به خود می بالد که فرزند کامهامه اول و یکی از بستگان دور ملکه الیزابت انگلستان است. در واقع، مرد یک کلاهبردار ازدواج است که ...
ساتو آیا کارمند موقت یک شرکت است که هرچقدر هم که دستخوش فریب باشد، هرگز از کسانی که او را فریب دادهاند بد نمیگوید. در شرکتش به راحتی از او به عنوان «زن چسبنده» سوءاستفاده میشود. این زن دفتری ساده و معمولی با ایچیجو کِی آشنا میشود. او جانشین جوان یک شرکت بزرگ است و به خاطر فشار مادربزرگش، رئیس هیئت مدیره، عجله برای ازدواج دارد. سرنوشت با قسمت آنها شوخی میکند و در شرایط ناگهانی و عجیب آنها را به هم نزدیک میکند. این شروع تغییر سرنوشت آنهاست.