فیلم داستان زندگی راهزن افسانه ای "باران" را پس از آزاد شد از زندان دنبال می کند. پس از تحمل 35 سال زندان تعجبی ندارد که دنیای خارج برای او کاملا تغییر کرده باشد. او به استانبول می رود تا از دوستش که معشوقه او را ربود،انتقام بگیرد و...
یوسف، یتیمی است که توسط صلاحالدین بیگ، فرماندار ایدهآلیستی یک منطقه، به فرزندی پذیرفته میشود. یوسف عاشق معزز، دختر صلاحالدین بیگ میشود. اما وقتی شاهیر، پسر حِلْمی بیگ، قصد ازدواج با معزز را میکند، بین او و یوسف اختلاف بزرگی ایجاد میشود.
صاحب تنها یک هتل کوچک در شهری کوچک از ترکیه، شیفته میهمانی میشود که از دنیا رفته است. این دلبستگی باعث میشود که واقعیت روزمره و عادی زندگی او به تدریج از هم بپاشد.