آنتونی سوپرانوی جوان در یکی از پرآشوبترین دوران تاریخ نیوآرک در حال بزرگ شدن است. درست زمانیکه گانگسترهای رقیب شروع به قیام میکنند و قدرت خانواده جنایتکار دیمئو و تسلط آن روی شهر را به چالش میکشند، آنتونی دارد مرد میشود. دیکی مولیسانتی همان دایی آنتونی است. دیکی نمیتواند مسئولیتهای حرفهای و شخصی خود را مدیریت کند اما
یک خواننده ناکام اهل برادوی که اکنون بعنوان یک مدیر تولید کار میکند مجبور میشود برای حفظ برنامه جدیدش به کشمکش های میان خدمه و بازیگران غیرعادی اش پایان دهد...
زن جوانی تلاش میکند با رفتن به یک مرکز روان درمانی، فویبایی که از موجودی افسانه ای بنام "بوگیمن" (هیولایی ترسناک که در برخی جوامع برای ترساندن کودکان از آن استفاده میکنند) دارد را درمان کند، اما وقتی به آنجا میرسد متوجه میشود هم اکنون با بزرگترین ترسش، درون آن ساختمان به دام افتاده است...
مادر بدجنس سیندرلا بانو ترمین از چوب فرشته ی جادوگر استفاده كرده و زمان را به روزی كه سیندرلا سعی داشت كفش شیشه ای را بپوشد برمیگرداند و با جادو كاری میكند كه كفش اندازه ی پای آناستازیا یكی از خواهران ناتنی سیندرلا شود و ...
زندگی در گاراژ هنگامی که رئیس جدیدشان وارد کار می شود و مسائل را بهم می ریزد، برای مدیر بخش فنی NASCAR و تیم مسابقه ای گره خورده و از مسیر اصلی شان خارج می شوند.
داستان سریال در مورد یک مامور سابق سیا می باشد، که در حال حاضر یک زندگی عادی به عنوان استاد و نویسنده دارد، تا اینکه دوباره به زندگی قدیمی خود باز می گردد، زمانی که پلیس نیویورک از او کمک می خواهد برای متوقف کردن یک قاتل سریالی…
هنگامی که یک پسر نوجوان آفریقایی آمریکایی به شدت توسط پلیس مجروح می شود، تنش و درگیری میان شهروندان آفریقایی تبار و پلیس های سفید پوست در شهر نیوجرسی آمریکا بسیار بالا می گیرد...