كيوتو ، سال 1882. « سانشيرو سوگاتا » ى جوان ( فوجيتا ) براى يادگيرى فنون رزمى مريد شخصى به نام « شرگورو يانو » ( اوكوچى ) میشود كه شكلى جديد از جوجيستو به نام جودو را بدعت گذاشته است.
ژاپن قرن شانزدهم . "گنجورو"و "توبئى" كوزهگران روستايى در رؤياى ثروت و آسايش عازم بازار شهر بزرگ مى شوند . "گنجورو" مفتون « بانو واكاسا » ( كيو ) ى ثروتمند مى شود و زنش ، "مياگى" را از ياد مى برد ، در حالى كه « واكاسا » شبحى بيش نيست...
"ایچیرو آیوئه" نقاشی جوان با بازیگری مشهور به نام "میاکو ساجیو" که برای گذراندن تعطیلات در کوهستان به سر می برد برخورد می کند.او "میاکو" را سوار کرده و بطور اتفاقی در یک مسافرخانه ساکن می شوند.یک روزنامه نگار این برخورد آنها را به یک دروغ بزرگ تبدیل می کند تا "میاکو" را تحقیر کند و...