بلافاصله پس از اینکه روزنامهنگار برجسته لهستانی یرژی میکالوفسکی (زبیگنیو زاپاسیویچ) آخرین حضور خود را در تلویزیون ملی برای بحث در مورد کار خود داشت، زندگی او ناگهان از کنترل خارج میشود...
فیلم در قرن هفدهم و در دوران جنگ بین سوئد و لهستان اتفاق افتاده و داستان رابطه عشقانه بین سربازی خشن و زنی جوان که تلاش دارد او را آرام کند را روایت می کند...
مهندس ویکتوس پس از بازگشت از خارج، به همراه همسر لهستانیاش زندگی میکند، اما با رسیدن همسر ایتالیایی دومش، هر سه نفر شروع به زندگی مشترک میکنند. در خلاصه این داستان این سؤال مطرح میشود که آیا این نوع زندگی در یک شهر سنتی و محافظهکار پذیرفته خواهد شد.