ابیگِیل که از مرگ پدرش غمگین است، احساس انزوا میکند. زندگی مت (Matt) با بازگشت برادرش مختل میشود. مسیرهای آنها به هم میرسند و سفرهای آنها را به شکلی غمانگیز شکل میدهند. این داستانی است که بر محور شخصیتها میچرخد و به کاوش فقدان و آشفتگی میپردازد.
کشتی متروکهای که قدمت آن به پانصد سال میرسد، در ساحل یک شهر کوچک ظاهر میشود. مورخی به نام النا و گارد ساحلی محلی برای بررسی این موضوع به محل اعزام میشوند. اما آنها درمییابند که این کشتی خالی از سکنه نیست و خدمه نفرینشده کشتی نقشههای هولناکی برای مزاحمان در سر دارند.
مجموعه ای از قتل های وحشتناک شهر هرفوردشایر را می لرزاند. بث، مادری است که علائم آلزایمر را دارد . دخترش جس و دامادش کانرن نگران او هستند و سعی می کنند راهی برای کمک به او بیابند. آنها با هم یک خانه قدیمی در وایورن هیل را می خرند تا او بتواند با آنها نقل مکان کند و از آنها مراقبت شود اما ...
هنگامی که گو دابای درگیر یک بحران بزرگ می شود، باید وانمود کند که دوست صمیمی دوستش است که یک شهروند قانونی انگلستان است. در حین رسیدگی به روند مهاجرت، گو با همسایه جدید خود، هرمیون، آشنا می شود...
دزد مشهور بزرگراه، دیک تورپین، خود را در حومههای انگلیسی میبیند که بهطور تصادفی، الیزابت، دختر ارل پمبروک را ربوده است. در حالی که نامزدش وینتروپ تلاش می کند تا آنها را پیدا کند، الیزابت عاشق مرد شجاع بزرگراه می شود و...