مادر و دختران برای ادای احترام به پدر فوت شدهشان، در مسابقه ماراتن شرکت میکنند، اما عدم آمادگی آنها، چالشهای زیادی را برایشان به همراه دارد و روابطشان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
گیولا، یک فوتبالیست حرفهای و همسرش، ماریان، آرزوی بچهدار شدن دارند. اما معلوم میشود که گیولا نازا است و وقتی نقشههایشان برای به فرزندی گرفتن نقش بر آب میشود، ماریان بدون اطلاع شوهرش معاملهای میکند: آنها فرزند به دنیا آمدهی یک زن جوان اهل رم را به فرزندی قبول میکنند.
چیدمان جنایت در بوداپست، 1936. همانطور که مجارستان در حال آماده شدن برای همگام سازی با هیتلر بود، یک دختر جوان زیبا پیدا شده است و هیچ کس نمیخواهد تحقیقات را انجام دهد - به جز گوردون، گزارشگر جنایت که حس چیزهای نادرست را دارد...