ماریا دیگر جوان نیست و به افرادی که حتی از خودش هم مسنتر هستند کمک میکند. او که برای گذران زندگی با مشکل روبرو است، حاضر به پذیرش وضعیت ناپایدار خود نیست و گاهی اوقات چند یورو از افراد مهربانی که با نهایت فداکاری از آنها مراقبت میکند - و آنها نیز در عوض او را بسیار دوست دارند - میدزدد.
تونی، مادری تنها، پنج فرزندش را بزرگ میکند. این وظیفه، همچون شغلی تماموقت، وقت او را پر میکند. او علاوه بر این به آوازخوانی مشغول است و بیست سال پیش، آهنگی موفق را روانه بازار کرده بود. اکنون که دو فرزند ارشدش آماده رفتن به دانشگاه میشوند، تونی با این پرسش روبروست که پس از ترک خانه توسط تمامی فرزندانش، چه خواهد کرد؟
سریال بازگو کنندهی قدرت، فساد، اقدامات و رستگاریهایی است که در برابر مجموعهی پشت صحنه و پولداران غنی شهر بندری مارسی رخ میدهد. اما داستان اصلی حول شخصیت "رابرت تارو"، شهردار شهر مارسی میگذرد که 25 سال در مسند چنین مقامی حضور داشته و اکنون در انتخابات پیش رو رقیبی سرسخت برای گرفتن جایگاه او وجود دارد. هر دو کاندید به طرز بیرحمانهای با یکدیگر مبارزه میکنند تا به این مقام دست پیدا کنند.