در یک شهر کوچک و کارگری در انگلستان، نوجوانان وقت آزاد خود را صرف پرسه زدن در خیابانها و تشکیل گروههای دوستانه میکنند. در همین حین، مردی به نام آلن دارسی که خود نیز در دوران جوانی تجربهای مشابه داشته، تصمیم میگیرد با انگیزهای قوی، این جوانان را به سمت مسیری متفاوت هدایت کند. او بوکس را به عنوان راهی برای ایجاد انگیزه و هدف در زندگی آنها معرفی میکند. دیری نمیگذرد که او یک باشگاه بوکس راهاندازی میکند و با استقبال گسترده نوجوانان روبهرو میشود.
شش مرد که کارشان را در کارخانجات شفيلد انگلستان از دست داده اند، مأيوس و مستأصل تصميم مي گيرد يک «نمايش» راه بيندازند. آنان مورد تمسخر و تحقير دوستان و آشنايان قرار مي گيرند و ناگزيرند پنهاني و پراکنده تمرين کنند. اما سرانجام نمايش خود را با موفقيت روي صحنه مي برند.
فیلم داستان مردی است که خود را وقف خانواده و دینش کرده است."باب" با اینکه در فقر بسر می برد اما می خواهد برای دختر کوچکش برای اولین مراسم عشاء ربانی لباسی جدید تهیه کند.تصمیم جدی و مصمم بودنش او را بیشتر و بیشتر به دردسر می اندازد و...