«جکی» در یک فروشگاه لوازم ورزشی کار می کند و مهارت چندانی در بخش فروش ندارد اما در عوض کونگ فو کار ماهری است. او خیلی اتفاقی، وارد ماجرای دزدی بزرگی می شود و در یک مبارزه قهرمانانه جلوی دزدها را می گیرد. این اتفاق جکی را وارد ماجرایی پیچیده می کند.
شخصی بدن مردگان را پوست کنده و از پوست آنها برای ساختن کفش استفاده میکند. ناگهان، یک کارخانه تولید کفش که مدتی کسبوکارش ضعیف بوده، بهطور چشمگیری رونق پیدا میکند.
الکس فونگ در اطراف گانگسترها می چرخد، دوست دخترش را با بی میلی به تعهد تحت فشار قرار می دهد و وقتی پدرش (کو فنگ) به مشکل می خورد، سرخورده می شود. مون لی خواهرش است که او نیز پلیسی است که در همان ایستگاه پدرش کار می کند و نمی تواند برادر و سبک زندگی او را تحمل کند. زمانی که پدر آنها با خونسردی توسط یک قاتل اجیر شده (بیلی چاو) به قتل می رسد، مون لی قول می دهد که انتقام مرگ او را بگیرد...
دوقلوهایی که هنگام تولد از هم جدا شده اند به راههای متفاوتی رفته و یکی تبدیل به مکانیک و دیگری رهبر کنسرت کلاسیک می شود. در نهایت در بزرگسالی با هم برخورد کرده و به اشتباه وارد دنیای یکدیگر می شوند...
یک پسر روستایی به وسیله خرید چند رز شانس از یک پیر زن، تبدیل به رئیس یک گروه خیابانی می شود. او و یک خواننده در کلوپ گروه تصمیم می گیرند کار خوبی برای پیر زن انجام بدهند و…