اواخر قرن نوزده در سوئد، وقتی زنی به خاطر سرطان از دنیا می رود، دو خواهر او که برای دیدار به خانه او آمده بودند با این اتفاق احساسات و کینه های قدیمی خود را دوباره به یاد می آورند ...
شیطان که از خلوص یک دختر جوان ناراحت است "دون خوان" را از جهنم برای گمراه کردن "بریت ماری" بیست ساله و از بین بردن اعتقادات و پاکی او به زمین می فرستد...
"اوا"، "اینگرید" و "بیبی" سه مادری هستند که در یک زایشگاه بستری شده اند.در طول یک دوره چند روزه آنها داستان زندگی خود را برای یکدیگر تعریف کرده و تصمیم می گیرند نوزاد خود را نگه دارند یا سرپرستی آنرا به دیگران واگذار کنند...
در استکهلم،عکاس مد "سوزانه فرانک" دلش برای معشوقش "هنریک" که به همراه همسر و فرزندانش در گوتنبرگ زندگی می کند تنگ شده است.از طرفی "دوریس" مدلی بیست ساله و ساده لوح در رابطه اش با دوست پسر خود "پال" دچار مشکل است."سوزانه" برنامه ای برای عکاسی در گوتنبرگ به همراه "دوریس" آماده می کند تا با "هنریک" روبرو شود و...
"جولی" جوان به همراه پدرش در عمارت بزرگی در اواخر قرن نوزدهم زندگی می کنند. او اخیرا نامزدی خود را به هم زده اما به یکی از خدمتکارانش علاقه مند است. آنها یکی از شبهای تابستان را با هم سپری کرده و از خاطرات و رویاهایشان به هم می گویند. در این میان آنها تصمیم می گیرند به سوئیس بگریزند و...
یک زوج نیازمند با مشکلات زناشویی، از سفر خود به ایتالیا بازگشته و وارد استکهلم می شوند.در همین حین، یک زن بیوه در مقابل اغواگری دو شخص مقاومت می کند و...