برنی، مردی الکلی و خودویرانگر، مسئولیت نگهداری از خواهرزادهاش وینی را بر عهده میگیرد. او با رفتار خود باعث آزار و رنجش اطرافیانش میشود و وینی نیز اغلب به حال خود رها شده و تنها میماند.
یک زن جوان لال ، که در یک دهکده کوچک زندگی می کند ، در انتظار یک کودک است. شوهرش همزمان رمان می نویسد و از اهالی روستا به عنوان شخصیت خود استفاده می کند. در روند خلاقیت ، واقعیت و تخیل به طور مداوم در هم آمیخته می شوند...
"کورنیلوس" منتقدی پرمدعا زندگینامه ای درباره ویولون زنی مشهور می نویسد و برای انجام اینکار باید چند روزی را در خانه او سپری کند. او مقدماتی برای مصاحبه با او تدارک ندیده اما با استفاده از زنانی که با او رابطه دارند اطلاعات زیادی در مورد زندگی خصوصی آهنگساز به دست می آورد...
یک شهروند سابق آمریکایی، که اکنون در سوئد زندگی می کند، مجبور می شود برای متفقین در جنگ جهانی دوم جاسوسی کند. او که در ابتدا با اکراه این کار را می پذیرد،پس از آشنایی با یک مامور آلمانی زیبا، متوجه می شود که کارش بسیار مهم است و...
"اوا"، "اینگرید" و "بیبی" سه مادری هستند که در یک زایشگاه بستری شده اند.در طول یک دوره چند روزه آنها داستان زندگی خود را برای یکدیگر تعریف کرده و تصمیم می گیرند نوزاد خود را نگه دارند یا سرپرستی آنرا به دیگران واگذار کنند...
فيلم با طنز جالب و ديالوگ هاي فراوان، موضوع روابط عاشقانه ميان چند زن و مرد را به چالش مي کشاند، يک جورهايي فيلم حکايت همان پند مهم هميشگي است که هرکسي بايد با آنکه مطابق طبعش است زندگي کند. برگمان با نگاهي پيچ در پيچ در اين فيلم عشق و ازدواج را در زواياي محتلف به ترسيم کشيده است
در استکهلم،عکاس مد "سوزانه فرانک" دلش برای معشوقش "هنریک" که به همراه همسر و فرزندانش در گوتنبرگ زندگی می کند تنگ شده است.از طرفی "دوریس" مدلی بیست ساله و ساده لوح در رابطه اش با دوست پسر خود "پال" دچار مشکل است."سوزانه" برنامه ای برای عکاسی در گوتنبرگ به همراه "دوریس" آماده می کند تا با "هنریک" روبرو شود و...
پس از پانزده سال زندگی مشترک،"دیوید" و "ماریان" از هم جدا می شوند."دیوید" با یکی از بیماران خود رابطه مخفیانه برقرار کرده و "ماریان" درگیر معشوق سابق خود و بهترین دوست همسرش "کارل آدام" می شود و...
"راشل"،"مارتا"،"کارن" و "آنت" با چهار برادر ازدواج کرده اند.در حالیکه منتظر همسران خود برای بازگشت به خانه هستند؛آنها داستان ازدواج خود را به یکدیگر می گویند.در حالیکه آنها داستان خود را به یکدیگر می گویند؛خواهر کوچک "مارتا" تصمیم به فرار به معشوق خود دارد...
در طول جنگ جهانی دوم در سوئد، ملوان جوانی به نام "بو"، پسر مدیر ایستگاه راه آهن، از نیروی دریایی به خانه می آید و یک حادثه دوران کودکی را به یاد می آورد...
در جنوب سوئد، برخی از کشاورزان زمانی که کنت آلمانی آنها را مجبور می کند تا برای او کار روزانه انجام دهند، دچار مشکل می شوند. اما مردی از تعظیم در برابر کنت آلمانی خودداری می کند.