یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها، دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند.
از زمانی که مادرش درگذشت، ماریا از پدر و خواهر و برادرش مراقبت کرد. به همین دلیل است که اعلام ازدواج پدرش با پرستارش، دنیای ماریا را در اطراف او به هم می ریزد...
ماریو یک پرستار است که قرار است بزودی بچه دار شود. آنتونیو یک فروشندهی مواد است که بیماریاش او را کاملا وابسته کرده است. وقتی آنها با یکدیگر برخورد میکند، هر کدام مسیر مشابهی را برای خروج از آن وضع انتخاب میکنند: انتقام..
در دهه 1980 گالیسیا (اسپانیا)، بخش ماهیگیری متحول شد و بسیاری از مالکان کشتی بدهکار شدند. این وضعیت برای شروع فعالیت هایی مانند قاچاق و مواد مخدر مساعد خواهد بود.