این یک داستان عاشقانه بامزه، تلخ و غیرمعمول است؛ روایتی از دو شخص که در مرز زندگی قرار دارند. آنها از طریق ارتباطی غیرمنتظره، هدف و عشقی را مییابند و از تاریکی میگریزند تا به سوی نور حرکت کنند.
یاسمن، با زیبایی بینقص، از ترومای گذشتهی آزاردهنده رنج میبرد. او که زیبایی را با درد مرتبط میداند، با مشکلات عزت نفس دست و پنجه نرم میکند و برای رهایی از چرخهی آزار میجنگد.
چلسی خانهای در ویل به ارث میبرد. او در آنجا با اوون آشنا میشود و استراحتی که به شدت به آن نیاز داشت را پیدا میکند. آنها با هم فستیوال اشترودل برگزار میکنند تا جذابیت ویل قدیم را به نمایش بگذارند.
داستان سریال درباره یک بازپرس است که برای حل مساله مرگ خواهرش که در یک بمب گذاری کشته شده به شهری کوچک می رود اما چیزی نمی گذرد که متوجه یک سیستم فاسد می شود و