باب، منتقد موسیقی، شغل خود را از دست داده، به زولفت اعتیاد پیدا کرده و در تلاش است تا با انبوه حیواناتی که همسرش امی جمع آوری کرده است، کنار بیاید. آیا به فرزندی گرفتن یک نوزاد می تواند اضطراب وجودی آنها را درمان کند؟ یا آنها باید فقط یک اردک دیگر را نجات دهند؟
زن جوانی برای گرامیداشت یاد و خاطره مادرش در مسابقه تزئین درخت کریسمس شرکت میکند، اما متوجه میشود که این رقابت شامل معشوقه دبیرستانی او که اخیراً بیوه شده و دختر ۱۰ سالهاش است...
"چیپ گاتچل"، یک مهندس IT متاهل و بی حوصله، پس از اینکه درگیر اعتیاد می شود و زندگی اش از هم می پاشد تصمیم به ترک و بازگشت به زندگی گذشته اش می گیرد اما حالا با اتهامی مواجه شده که هیچ راه دفاعی ندارد، زیرا او مسئول یک کودک گمشده می شود ...