این داستان درباره جیتا و نصیبن است که در کودکی از هم جدا شدند و حالا در هند و پاکستان به دنبال یکدیگر میگردند تا ببینند آیا سرنوشت آنها را به هم میرساند یا خیر.
داستان از جایی شروع میشود که یک مامور اطلاعاتی وارد دانشگاهی میشود و با کمک رهبران دانشجویی، علیه یک سیاستمدار فاسد که از جوانان دانشگاه سوءاستفاده میکرده، مبارزه میکند. این داستان بر اساس واقعیت نوشته شده است.