غیاثالدین پس از مرگ پدرش بر اثر مسمومیت، به سلطنت رسید، اما توانایی رهبری نداشت. در پی افزایش فشار مغولها، جلالالدین قاراتای رهبری مقاومت علیه آنها را برعهده گرفت و سازماندهی کرد.
الیف و ارهان زوج نامزدی هستند که همدیگر را خیلی دوست دارند و بزرگترین انتظارشان از زندگی ازدواج و ساختن خانه ای شاد است. روال زندگی آنها با فریب غم انگیز ایرهان به هم می ریزد و ایرهان با بدهی مواجه می شود که پرداخت آن بسیار سخت است. با این خبرهایی که در یکی از سفرهای کاری ارهان دریافت می کنند، زندگی و روان آنها زیر و رو می شود. در حالی که بدهی که پرداخت آن تقریبا غیرممکن است، زندگی آنها را به یک کابوس تبدیل کرده است، پیشنهاد سیبل رئیس ارهان زندگی آنها را برای همیشه تغییر می دهد...
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…
سلیم کارا، دادستان ایده آلیست جمهوری ترکیه، از سلجوق تاشکین، رئیس جرائم سازمان یافته ای که هشت سال پیش به دست خودش به زندان افتاده بود، پیشنهادی دریافت میکنه که نمیتونست ردش کنه. تاشکین به دادستان میگه حاضره شاهد بشه تا دادستان بتونه کل گروه های تبهکاری رو آشکار کنه و از میان برداره. ولی برای این فقط یه شرط داره و اون اینه که شخصا خود دادستان از پسر تاشکین یعنی آکگون گوکالپ تاشکین محافظت کنه. این شرایط برای گوکالپ که در دنیای تبهکاری بزرگ شده و ظاهری خطرناک و مشکل دار داره سخته…
داستان سریال درباره فیروزه و آیاز، دو آدم خوش قلب که بار سنگین زندگی را به دوش میکشند. پدرش تو کار ساختمان سازیه و به خاطر حادثه سقوط آسانسور باعث کشته شدن 13 نفر میشه و به همین دلیل محکوم میشه و...