لیارا به ایتالیا سفر میکند و بدون برنامهریزی قبلی، ویلایی را که محل آشنایی والدینش بوده است، خریداری میکند. او خیلی زود درمییابد که از عهده مدیریت و بازسازی این ملک برنمیآید. بنابراین، مجبور میشود از یک وکیل که اکنون به حرفه تعمیرکاری مشغول است، برای کمک در نوسازی ویلا یاری بخواهد.
عکاسی در یک شهر کوچک، جان مردی مرموز را نجات می دهد که ممکن است برای خرید زمین پارک خانوادگی او به شهر آمده باشد. این زمین پارک، محل برگزاری جشن سالانه کریسمس نیز هست.
جی جی ، در سفری به نروژ، با هنریک آشنا میشود و آنها عاشق یکدیگر میشوند. آنها با کمک مجسمه ترول، ارتباطی عمیق با یکدیگر برقرار میکنند و جی جی در نهایت الهام لازم برای پایان نامه خود را پیدا میکند...
این فیلم امیلی را دنبال می کند که پس از از دست دادن بینایی خود و گارث، یک سگ راهنما بالقوه که با آموزش خود مبارزه می کند، برای کنار آمدن با واقعیت جدید خود تلاش می کند...
یک زن باهوش اما غیر اجتماعی توسط یک سرویس دوستیابی آنلاین رد میشود. او جنگی علیه سرویس دوستیابی شروع میکند و ناخواسته سخنگوی تمام تنهایان ناامید میشود. مشکل این است که سرویس دوستیابی می گوید که او را رد نکرده است...
برنامه زندگی اِما زمانی که پائولو باید برای مراقبت از پدرش به ایتالیا برگردد و او اشتیاق جدیدی را برای قابل دسترس کردن هنر برای همه کشف می کند، از بین می رود...
داستان سارا، نویسنده کتاب کودکان که به زادگاهش بازمیگردد، جایی که با خانوادهاش و دوست نوجوانش ارتباط برقرار میکند. او به زودی متوجه می شود که یک افسانه خانوادگی ممکن است حقیقت داشته باشد...
یک بار قدیمی با کاهش تعداد مشتریان و قوانین جدید سیگار کشیدن، در آستانه تعطیلی قرار دارد. اما یک طوفان برف غیرمنتظره، گروهی از افراد عجیب و غریب را در بار گیر می اندازد و باعث می شود که یک شب پر از اتفاقات غیرمنتظره رخ دهد...
وقتی سامانتا برای جشن گرفتن بازنشستگی پدرش از شغل مربیگری به زادگاهش برمی گردد با دوستی قدیمی روبرو می شود ، آیا عشق آنها ممکن است دوباره تکرار شود و ....