Daniel Weissenberger

در سومین قسمت از مجموعه «قصاب‌ها»، سه زن طعمه یک قاتل بی‌رحم می‌شوند که قربانیانش را در ون شخصی‌اش به قتل می‌رساند و اعضای بدن آن‌ها را تکه‌تکه می‌کند. از سوی دیگر، یک کلانتر هوشمند در تلاش است با کنار هم قرار دادن سرنخ‌های باقی‌مانده، قاتل را پیدا کند.

جِین که از جدایی والدینش و تصادفِ ماشینش ناراحت است، به دوست‌پسر جدید و خوش‌برخورد مادرش مشکوک می‌شود...

داستان مادری که مصمم است ثابت کند که دخترش قاتل نیست ...

یک فراری نوجوان در مطالعه ای در مورد خواب شرکت می کند که به کابوسی در اعماق ذهن او و بررسی ترسناک از قدرت رویاها تبدیل می شود.

خانواده ای از قصابان سادیست در کشور ریشه دوانیده و در روزهای سرد زمستان تا چله تابستان، هرکسی که مسیرش به آنها میخورد فورا کشته میشد...