مهندس راه آهن "آندرا مارکوچی" به مدت سی سال است که با دوست و همکارش "جیجی لیورانی" کار کرده و از کار خود راضی بوده و احساس غرور می کند.او به همراه دوستانش پس از کار به باری که متعلق به یکی از کارگران سابق راه آهن است رفته و خوش می گذراند.او ازدواج کرده و رابطه نزدیکی با پسرش "ساندرو" دارد اما در مواجه با پسر بیکارش "مارسلو" و دخترش "جولیا" با مشکلاتی روبروست...
در قطار به رم ، خواننده آمریکایی مارک ریور با رافائلا ایتالیایی دیدار می کند. او متوجه شد که او قصد دارد در عمویش کار کند و زندگی کند. وقتی او به او سوار شد ، معلوم شد که ...
گامباردلا با دون فردیناندو قرارداد موسیقی امضا می کند. با این حال، او پس از اینکه عاشق کارولینا، خواهرزاده دان می شود، در حرفه خود با مشکلاتی روبرو می شود...