در غرب رام نشده آمریکای دوران ویکتوریا، یک سرگردان به عنوان بارمن در یک شهر کوچک مشغول به کار می شود. او پس از یک سری مرگ های عجیب و غریب، خیلی خود را هدف سوء ظن می بیند...
در جریان جنگ جهانی اول، گروهی از سربازان آمریکایی شیئی مرموز پیدا می کنند که می تواند کرمپس را احضار کند. پس از کشته شدن مردان در جنگ، شیء به بیوه فرمانده که معلم یک پرورشگاه کوچک در شهر است، فرستاده می شود. یتیم های پرورشگاه به طور تصادفی کرمپس را احضار می کنند و معلم و شاگردانش مجبور می شوند با او مبارزه کنند تا از شهر و خود در برابر شر او محافظت کنند...
یک افسر پلیس که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرد، در حین انجام وظیفه، یک پسر سیاهپوست ناشنوا را به اشتباه میکشد. این اتفاق، زندگیهای بسیاری را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث خشم و ناآرامی در جامعه میشود...
گروهی از گنجیابها سنگی باستانی برای احضار شیاطین پیدا میکنند و موجودی شرور به نام کرامپوس را بیدار میکنند. کرامپوس تشنه خون است و به دنبال قربانی میگردد.