داستان منشی ساده لوحی که پس از یک سری مشکلات شغلی ، پیشنهاد هم اتاقی خود را برای کار به عنوان ساقی مواد مخدر در اواسط دهه 1980 در لاگوس در نظر می گیرد...
هنگامی که والدینش به قتل می رسند، ننکا با ملکه ساحل روبرو می شود که به او پیشنهاد می کند در افشای هویت افرادی که والدینش را کشته اند کمک کند. این موضوع مسیر زندگی او را تغییر می دهد...
زندگی فوتبالی الکس در حال تغییر است. او برای بازگشت به فوتبال، سفری معنوی را آغاز میکند. در این مسیر، با یک بازیکن جوان و با استعداد که رویای بازی در خارج از کشور را دارد، آشنا میشود.