کیائو کیائو و لی زینگ یک قرارداد جدایی می نویسند و توافق می کنند که اگر تا پنج سال دیگر هر دو مجرد بودند با هم ازدواج کنند -. وقتی کیائو کیائو به عروسی لی زینگ دعوت می شود، او مصمم است عشق سابق خود را به دست آورد...
یک منشی ساده به سرعت پله های ترقی را طی می کند و رتبه های بالاتری در یک شرکت دریافت می کند. اما معشوقه ی قبلی مدیر فروش این شرکت، به او حسودی می کند و بر سر راهش سنگ می اندازد...
"زنگ جین" آدمکشی حرفه ای است که تحت تسلط بقایای راهبه های افسانه ای بودا قرار می گیرد. او تصمیم می گیرد بقایای راهبه ها را به مکان حقیقی خود بازگرداند اما در این راه با یک گروه خطرناک از آدمکشها روبروست...
وقتی وا و بو بالاخره با هم ازدواج می کنند، همه چیز عالی پیش می رود... تا اینکه سوفی ، عشق دبیرستانی وا، که هرگز به زندگی اش دست پیدا نکرد، برمی گردد و مشکلات بزرگی ایجاد می کند...
روستای حناتانی در آینده نزدیک دچار آب گرفتگی سد خواهد شد. کنیچی، صاحب یک استودیوی عکس قدیمی، پسری به نام تاکاشی دارد که به عنوان دستیار عکاس در توکیو کار می کند. یک روز از آنها خواسته می شود که «آلبوم دهکده» را که مجموعه ای از عکس های همه خانواده های روستا است بسازند تا برای همیشه خاطره ای از روستای زیبا به جا بگذارند...