مایا نامزدش را به خانه میآورد، اما والدین سنتیاش با تعصبات فرهنگی خود و بحران مزرعهشان روبرو میشوند. داستان، تلاش آنها برای غلبه بر این موانع و یافتن راهی برای عشق را روایت میکند.
اریک کولم جوان، بوکسوری لهستانی، برای فرار از شرایط سخت کشورش به کشوری دیگر مهاجرت میکند. با وجود تلاشهای فراوان، زندگی جدید برای او آسان نیست. تصمیمگیری اشتباه برای شرکت در یک مسابقهی تقلبی، زندگی او را به کلی تغییر میدهد.
"آنیا" از یک دبیرستان معتبر در ورشو فارغ التحصیل می شود و در لندن وارد پزشکی می شود . او به عنوان مربی بادبادک سواری در کنار دریا کار می کند و به لطف آن کسب درآمد و اشتیاق را با هم ترکیب می کند...