در آینده ای نزدیک که زمین با کمبود آب مواجه است ، فرانک مولینا، یک روزنامه نگار سرسخت، باید برای حل یک قتل وحشتناک با شیاطین خود روبرو شود. او در طول تحقیقات خود متوجه می شود که در اعماق یک شهر تاریک همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...
همسر سیمون کشته می شود تا قلبش را بیرون بیاورند و به کامیلا، همسر مردی ثروتمند پیوند بزند. سیمون در جستجوی انتقام، وارد دنیای خطرناک قاچاق اعضای بدن می شود. در جستجوی دیوانه وار برای او، سرنوشت او را عاشق کامیلا می کند، زنی که به لطف قلب همسر مقتولش زنده مانده است. اوج زمانی خواهد رسید که هر دو حقیقت را کشف کنند.