بعد از اینکه میرا از مشکلات آشوین آگاه میشود و او را ترک میکند، آشوین که یک فیلمساز است، تمام درد و رنج خود را در قالب یک فیلمنامه تخلیه میکند. هنگام ارائه این فیلمنامه، با خودش فکر میکند که آیا واقعاً چنین پایانی را برای داستان زندگی واقعیاش میخواهد.
پس از ربوده شدن یک مرکز خرید در چنای توسط تروریستهایی که بازدیدکنندگان را بهعنوان گروگان نگه میدارند، ویرا راغوان، جاسوسی که در آن مرکز خرید گیر افتاده است، تصمیم میگیرد با از بین بردن تروریستها، گروگانها را نجات دهد...